اقتصاددانان منحنی های عرضه و تقاضا را با استفاده از مدل کلاسیک و مدل کینزی نشان می دهند. تفاوت های بین این دو مدل و نحوه ارتباط آنها با رشد اقتصادی را کشف کنید. به روز شده: 08/19/2021
دو مدل برای رشد اقتصادی
![]() |
وقتی اقتصاددانان رشد اقتصادی را توصیف می کنند ، دو مدل اصلی وجود دارد که از آنها استفاده می کنند. یکی مدل کلاسیک نامیده می شود و دیگری مدل کینزی نامیده می شود - نامگذاری شده ، حدس بزنید چه کسی؟اگر گفتید جان مینارد کینز ، درست می خواهید. در حالی که تغییرات دیگری وجود دارد ، این دو مدل اساسی هستند. تمایز بین این دو مدل مهم است زیرا یک مدل نحوه عملکرد اقتصاد در کوتاه مدت را توصیف می کند ، در حالی که دیگری رشد اقتصادی بلند مدت را توصیف می کند. هر دوی آنها به عنوان پایه و اساس سایر موضوعات در اقتصاد کلان خدمت می کنند - بنابراین ایده هایی که هر مدل بر اساس آن ساخته می شود ، دوباره در جاده قرار می گیرد. بیایید نگاهی گذرا به هر یک از آنها بیندازیم و سپس بررسی کنیم که چگونه هر مدل عرضه و تقاضا را متفاوت نشان می دهد.
خطایی در تلاش برای بارگذاری این ویدیو رخ داده است.
سعی کنید صفحه را تازه کنید یا با پشتیبانی مشتری تماس بگیرید.
برای ادامه تماشای باید یک حساب کاربری را به شما منتقل کنید
برای مشاهده این درس ثبت نام کنید
به عنوان یک عضو ، شما همچنین به بیش از 84000 درس در ریاضی ، انگلیسی ، علوم ، تاریخ و موارد دیگر دسترسی نامحدود خواهید داشت. به علاوه ، تست های تمرین ، آزمونها و مربیگری شخصی را دریافت کنید تا به شما در موفقیت کمک کند.
دسترسی نامحدودی به بیش از 84000 درس داشته باشید.
قبلاً ثبت نام کرده اید؟برای دسترسی به اینجا وارد شوید
منابع ایجاد شده توسط معلمان برای معلمان
من قطعاً مطالعه را به همکارانم توصیه می کنم. این مانند یک معلم است که یک گرگ جادویی را تکان داده و کار را برای من انجام داده است. احساس می کنم این یک نجات است.
شما در یک رول هستید. ادامه کار خوب!
فقط ورود به سیستم. آیا هنوز تماشا می کنید؟
- 0:04 دو مدل برای رشد اقتصادی
- 0:52 مدل کلاسیک
- 1:50 مدل کینزی
- 3:09 تفاوت بین مدل ها
- خلاصه درس 6:17
می خواهید بعداً دوباره این را تماشا کنید؟
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا این درس را به یک دوره سفارشی اضافه کنید.
مدل کلاسیک
مدل کلاسیک قبل از رکود بزرگ محبوب بود. این می گوید که اقتصاد بسیار آزاد است و قیمت ها و دستمزدها آزادانه با فراز و نشیب تقاضا با گذشت زمان تنظیم می شوند. به عبارت دیگر ، هنگامی که زمان خوب است ، دستمزدها و قیمت ها به سرعت بالا می روند ، و وقتی زمان دستمزد بد است و قیمت ها آزادانه به سمت پایین تنظیم می شوند.
فرض اصلی این مدل این است که اقتصاد همیشه در اشتغال کامل است ، به این معنی که هرکسی که می خواهد کار کند کار می کند و تمام منابع به طور کامل از ظرفیت خود استفاده می شود. تفکر چیزی شبیه به این است: اگر رقابت مجاز به کار باشد ، اقتصاد به طور خودکار به سمت اشتغال کامل یا آنچه اقتصاددانان "تولید بالقوه" می نامند ، گرایش می یابد. اقتصاددانان کلاسیک بر این باورند که اقتصاد خود اصلاح است ، به این معنی که وقتی رکود اقتصادی رخ می دهد ، نیازی به کمکی از طرف کسی ندارد. بنابراین این مدل کلاسیک است.
مدل کینزی
![]() |
مدل دوم مدل کینزی نام دارد. این مدل در نتیجه رکود بزرگ به وجود آمد. جان مینارد کینز اقتصاددان اظهار داشت که اقتصاد همیشه در اشتغال کامل نیست. به عبارت دیگر ، اقتصاد می تواند زیر یا بالاتر از پتانسیل های آن باشد. در دوران رکود بزرگ ، بیکاری گسترده بود ، بسیاری از مشاغل شکست خوردند و اقتصاد بسیار کمتر از پتانسیل خود عمل می کرد.
هنگامی که جان مینارد کینز در حال رعایت رکود بزرگ بود ، فهمید که اقتصاد می تواند مدت طولانی از پتانسیل خود پایین بیاید و چیزی باعث گیر شدن آن می شود. این ممکن است مانند آنچه که اقتصاددانان کلاسیک می گفتند خود اصلاح شود ، اما خیلی طولانی طول می کشد. در این میان ، مردم شغل خود را از دست می دادند و رنج می بردند. کینز معتقد بود که دولت و رهبران پولی باید در کوتاه مدت کاری را برای کمک به اقتصاد انجام دهند ، یا ممکن است طولانی مدت هرگز به نتیجه نرسد.
مدل کلاسیک کار بسیار خوبی را برای توصیف اقتصاد در دراز مدت انجام می دهد - جایی که منابع کاملاً شاغل هستند و همه در حال کار هستند. از طرف دیگر ، الگوی کینزی کار بزرگی را برای توصیف آنچه در کوتاه مدت اتفاق می افتد هنگام رکود اقتصادی و مردم از کار خارج می شود یا وقتی اقتصاد به طور موقت گرم می شود و کمبود کارگران اتفاق می افتد ، کار بزرگی انجام می دهد.
تفاوت بین مدل ها
بیایید این را از لحاظ بصری در یک سطح بسیار اساسی بررسی کنیم و ببینیم که چگونه اقتصاددانان تفاوت بین این دو مدل را نشان می دهند که اقتصاد در کوتاه مدت و همچنین در دراز مدت به نظر می رسد. هر دو مدل رشد اقتصادی را با استفاده از نمودار نشان می دهد که رابطه بین تولید اقتصادی (که تولید ناخالص داخلی واقعی است) و قیمت ها را نشان می دهد. از آنجا که اقتصاد طبق قوانین عرضه و تقاضا عمل می کند ، ما در این مدل دو نوع منحنی داریم که یکی نمایانگر عرضه و دیگری نمایانگر تقاضا است.
اقتصاددانان این عرضه کل را عرضه می کنند ، که این به معنای کل عرضه است. این عرضه نمایانگر تمام بنگاه های اقتصادی از جمله تجارت چمن باب ، تجارت کیک مارگی و بسیاری دیگر است. وقتی یک منحنی عرضه کل را می بینید ، فقط به همه مشاغل ، محصولات و خدمات آنها و همه کارگرانشان فکر کنید - هر یک از آنها دستمزد کسب می کنند.
![]() |
اقتصاددانان این تقاضای کل تقاضا را تقاضای کل می نامند و این به معنای تقاضای کل در اقتصاد است. وقتی کلمات تقاضای کل را می شنوید ، فقط به مصرف کنندگان ، مشاغل ، دولت و خارجی ها فکر کنید - همه آنها محصولات و خدمات می خواهند.
بنابراین ، هنگامی که این دو منحنی را کنار هم قرار می دهید ، جایی که آنها در آن تقاطع می کنند ، می فهمیم که چقدر قیمت در سراسر اقتصاد خواهد بود و میزان تولید اقتصادی ما با آن قیمت ها چقدر است. اقتصاددانان این نکته را تعادل کلان اقتصادی می نامند زیرا این نشان دهنده جایی است که اقتصاد به طور کلی در هر مقطع زمانی قرار دارد. مدل کلاسیک و مدل کینزی هر دو از این دو منحنی استفاده می کنند. با این حال ، آنها منحنی عرضه کل را بسیار متفاوت نشان می دهند.
مدل کلاسیک منحنی عرضه کل را به عنوان عمودی نشان می دهد زیرا این مدل معتقد است که اقتصاد در سطح اشتغال کامل خود قرار دارد. این بدان معناست که حتی اگر تقاضا افزایش یابد ، شرکت ها نمی توانند کارگران جدیدی را استخدام کرده و گسترش دهند زیرا همه در حال کار هستند. با افزایش تقاضا ، تنها اتفاقی که می افتد این است که قیمت ها بالا می روند. به یاد داشته باشید که فرض مهم در مدل کلاسیک این است که قیمت ها و دستمزدها انعطاف پذیر هستند. اکنون ، این کل منحنی عرضه کل می تواند به سمت راست تغییر کند (به این معنی که پتانسیل اقتصاد افزایش یافته است) یا می تواند به سمت چپ تغییر کند (به این معنی که پتانسیل اقتصاد کاهش یافته است).
مدل کینزی نشان می دهد که منحنی عرضه کل شیب دار به سمت بالا است زیرا دستمزدها و قیمت ها در کوتاه مدت انعطاف پذیر هستند. براساس این مدل ، اقتصاد به احتمال زیاد پایین تر از سطح اشتغال کامل است ، به این معنی که بنگاه ها می توانند کارمندان جدیدی را استخدام کرده و بدون افزایش دستمزد یا قیمت ، تولید را افزایش دهند. فرض مهم مدل کینزی این است که قیمت ها و دستمزدها چسبنده هستند. بنابراین اینگونه است که اقتصاددانان مدل کلاسیک و همچنین مدل کینزی را نشان می دهند.
خلاصه درس
خوب ، وقت آن است که بررسی شود. اقتصاددانان با استفاده از رابطه بین تولید اقتصادی و سطح قیمت ، رشد اقتصاد را نشان می دهند. آنها این رابطه را با استفاده از دو منحنی نشان می دهند - تقاضای کل و منحنی های عرضه کل. تقاطع بین تقاضای کل و عرضه کل توسط اقتصاددانان به عنوان تعادل کلان اقتصادی گفته می شود. مدل کلاسیک و مدل کینزی هر دو از این دو منحنی استفاده می کنند. با این حال ، آنها منحنی عرضه کل را بسیار متفاوت نشان می دهند.
مدل کلاسیک نشان می دهد که اقتصاد همیشه در سطح کامل اشتغال تولیدی قرار دارد ، که نشان دهنده پتانسیل آن است. بنابراین ، منحنی تأمین کل عمودی است. این بدان معنی است که هرگونه افزایش یا کاهش تقاضای کل فقط منجر به قیمت بالاتر یا پایین تر می شود ، اما تولید اقتصادی یکسان است.
مدل کینزی نشان می دهد که اقتصاد همیشه در سطح اشتغال کامل تولید نیست ، به این معنی که می تواند بالاتر یا پایین تر از پتانسیل های آن باشد. دستمزدها و قیمت ها در کوتاه مدت چسبنده است. بنابراین منحنی عرضه کل به جای عمودی شیب دار به سمت بالا است و منعکس کننده دستمزد کمتر و انعطاف پذیری قیمت است.
اهداف درس
پس از اتمام این درس ، قادر خواهید بود:
- درک کنید که چگونه تولید اقتصادی و سطح قیمت می تواند رشد در اقتصاد را به تصویر بکشد
- نظریه مدل کلاسیک را در مورد سطح تولید در یک اقتصاد توضیح دهید
- بین مدلهای اقتصادی کلاسیک و کینزی تمایز قائل شوید
برای باز کردن این درس باید یک عضو مطالعه باشید. حساب کاربری برای خود بسازید