بری فلانیگان، رئیس راه حل های تجارت الکترونیک (ETS) در IS Prime، با مجله eForex در مورد مشکلات تمرکز صرف بر اسپرد صحبت می کند.
همانطور که بازار eFX توسعه یافته است، معیار اصلی (و در بسیاری از موارد، تنها) که بسیاری از شرکت ها هنگام ارزیابی طرف مقابل خود به آن توجه کرده اند، گسترش یافته است - باری در مورد مسائلی که این امر می تواند ایجاد کند از جمله اجرا، P&L و طولانی مدت صحبت می کند. عملکرد مدت با E-forex در نسخه آوریل 2020 آنها.
«مسابقه به صفر» از زمان شروع e-FX در حدود سال 2001 یک واقعیت واقعی بوده است، اما از آنجایی که بازار به سمت گسترش انتخاب [صفر] در سراسر سال 2019 در بزرگها پیش میرود، ما شاهد ارتعاشاتی هستیم زیرا صنعت تحت این مشکل دست و پنجه نرم میکند. نقطه شکستدر پاییندست، Prime of Primes (PoP) با همتایان خود در تلاش برای ارائه محدودترین اسپردهای ممکن، که تمرکز و ابزار نهایی برای جدا کردن تجارت از فضای خردهفروشی ارزشمند بوده است، با آن مبارزه کردهاند. در ابتدا معادله ساده بود: بازارسازان بیشتر = رقابت بیشتر = اسپرد محدودتر.
با این حال، قانون کاهش بازده در نهایت ما را به مشکل مهمی رساند که دیگر نمی توان آن را نادیده گرفت.
در دفاع از دلالان خردهفروشی، که از بسیاری جهات، ماشینهای بازاریابی خالص و بدون تقلب هستند، به طور قابلتوجهی، اسپرد سرفصلها یکی از سلاحهای برتر در زرادخانه آنها برای افزایش سهم بازارشان است.
با کلیک روی یک دکمه در سایت های مقایسه مانند myfxbook. com، معامله گران خرده فروشی می توانند به سرعت پیشنهاد یک کارگزار را در مقایسه با دیگری مشاهده کنند. بنابراین، داشتن عرضه اسپرد شماره یک برای کارگزاران برای رشد و در بسیاری از موارد برای بقا به عنوان یک ضرورت تلقی می شود. در این مقاله، من میخواهم اثراتی را که اسپرد بر کارگزاران خردهفروشی و ارائهدهندگان نقدینگی میگذارد، بررسی کنم، و اینکه آیا میتوانیم برخی از افسانههایی را که «فقط ماده را گسترش میدهند» از بین ببریم.
در مثال بالا، آهستهترین نرخ یک «برنده» در پیشنهاد است، به این معنی که مشتری بسیار ارزانتر از آنچه بازار منصفانه نشان میدهد خرید میکند.
مقایسه کارگزاران
یکی از مسائل اصلی در مورد وسواس مداوم در مورد اسپردها این است که واقعاً هیچ مبنای 100٪ درستی برای مقایسه بین ارائه دهندگان نقدینگی وجود ندارد، به خصوص اگر شما تصمیم را صرفاً روی اسپردها می گیرید و حتی بدون پرسیدن سؤالات صحیح.
بیشتر مکانهای فناوری، قیمتها را به سیستمهای مشتری منتقل میکنند. به عنوان مثال، MT4 فقط می تواند حدود 4 به روز رسانی در ثانیه را مدیریت کند، در حالی که بسیاری از تجمیع کننده ها 100 ثانیه یا 1000 ثانیه به روز رسانی در هر ثانیه را در هر جفت انجام می دهند. انتخاب اینکه کدام یک از قیمتها منتشر میشوند و کدام یک حذف میشوند میتواند بسیار مهم باشد (یعنی بهروزرسانی با 4 بهترین پیشنهاد و پیشنهاد، تصادفیشده، جدیدترین قیمت دریافتی؟)راههایی برای دستکاری این مقدار وجود دارد و زمانی که تصمیم میگیرید کدام لایه فناوری ضبط را انجام دهد، باید به این موضوع توجه داشته باشید. جلسات نقل قول (قیمت گذاری) آشکارا با جلسات معاملاتی (جلسه ای که معامله انجام می شود و قیمت واقعی بازار دریافت می شود) متفاوت است. ارزیابی ضبطهای پخش به صورت مجزا، تمرکز را از متغیر دیگر، مسلماً مهمتر دور میکند: اجرا. علاوه بر این، با فناوری مدرن، کارگزاران نسبتاً آسان است که مدل «طعمه و سوئیچ» را به کار گیرند.
این را میتوان به روشهای بیشتری انجام داد، اما ممکن است شامل موارد زیر باشد:
الف) نشانگذاری منفی روی مظنهها و در عین حال کاهش اجرا، یعنی میانگینهای اسپرد واقعی کمتر و در نتیجه جذابتر هستند، اما به قیمت تجربه مشتری. این نه تنها برای شهرت کارگزار مضر است، بلکه یک کابوس عملیاتی را در برخورد با سؤالات لغزش قریبالوقوع مشتریان ایجاد میکند.
ب) اجبار سقف های اسپرد برای پایین نگه داشتن میانگین ها بطور مصنوعی (سرکوب نرخ های واقعی بازار تا سقف از پیش تعریف شده). این معمولاً در حوالی EOD انجام میشود، زمانی که اسپردها به طور طبیعی از بین میروند و بازارسازان برای روز جدید قیمتگذاری مجدد میکنند، ریسک و موجودی را بررسی میکنند و اتصال را برای یک روز تجاری جدید بازنشانی میکنند.
ج) تا حد امکان منابع نقل قول را جمع آوری کنید. این امر باعث بدتر شدن معیارهای اجرایی (از جمله سرعت اجرای آهسته یا افزایش نرخ رد) می شود یا با ایجاد تأثیر ناخواسته بازار به بازارسازان واقعی آسیب می رساند.
د) سطوح فیلتراسیون یکی دیگر از پیکربندی های مهم است که بر گسترش تأثیر می گذارد اما می تواند تجربه را تغییر دهد. اکثر کارگزاران تنظیماتی برای جلوگیری از انتقال اسپردهای گسترده دارند، و از جلوگیری از جهش های پراکنده نامنظم ناشی از تکان های بازار یا عدم نقدینگی که «معنای» ندارد، جلوگیری می کند. در حالی که فیلترها میتوانند برای دلالهای خردهفروشی ارزشمند باشند، اما با سرکوب سطحی قیمتهای گسترده در معرض سوء استفاده قرار میگیرند و این بر میانگینهای اسپرد واقعی تأثیر میگذارد. نکته منفی دیگر این است که اگر مشتری بخواهد معامله کند، چیزی در دسترس نخواهد بود، مسلماً در زمان نیاز، زمانی که ریسک تغییرات شدید قیمت را کاهش می دهد.
بسیاری از تکنیکهای دیگر وجود دارد که کارگزاران کمتر دقیق از آنها استفاده میکنند تا به طور مصنوعی گسترش خود را افزایش دهند، اما مهم است که بدانیم ممکن است بیش از آنچه در چشم دیده میشود وجود داشته باشد. همچنین لازم به ذکر است که این تنظیمات فناوری را می توان به خوبی مورد استفاده قرار داد. فیلترها در صورت استفاده صحیح می توانند بسیار سودمند باشند و یک محافظ مهم در برابر نوسانات شدید هستند، همانطور که در سقوط SNB در سال 2015 نشان داده شد. در نهایت، همانطور که بسیاری از ما از تنظیم کننده(های) خود می دانیم، الزامات Best Execution شروع به پذیرفتن این قیمت کرده اند. تنها یک عامل در هنگام تجزیه و تحلیل اجرای کلی و وظیفه در قبال مشتریان.
انتخاب نامطلوب
یک محصول جانبی اصلی رقابت به سمت صفر در فضای کارگزاری خردهفروشی، فشار مداوم کارگزاران برای جمعآوری Prime of Primes یا اضافه کردن بینهایت منابع نقدینگی است.
بهنظر میرسد که هر چه کارگزار کوچکتر باشد، بیشتر سعی میکند چندین ارائهدهنده را جمعآوری کند، زیرا بسیاری از تأثیر منفی طولانیمدت تجمیع بر کسبوکارشان آگاه نیستند.
باز هم، ما درک می کنیم که چرا این مورد است - آنها سعی می کنند با شرکت های بزرگتری رقابت کنند که روابط و صرفه جویی در مقیاس به آنها اجازه می دهد تا اسپردهای مورد نیاز خود را برای برنده شدن در تجارت جدید مطالبه کنند. چیزی که این کارگزاران کوچکتر ممکن است متوجه نشوند این است که در درازمدت این به ضرر کل شرکت آنها است - هم از نظر گسترش اسپرد آنها به دلیل "انتخاب نامطلوب" یا "نفرین برنده" (چیزی که به وضوح پوشش داده شده است. در مجموعه ای از ویدئوهایی که دویچه بانک در سال گذشته منتشر کرد) و در واقع تأثیر کلی بر P&L خودشان. به طور خلاصه، هرچه ارائه دهندگان بیشتری را جمع آوری کنند، احتمال بیشتری وجود دارد که یکی از LP های آنها [یا بهتر است بگوییم LP های زیربنایی] قیمتی نادرست داشته باشد، معمولاً به دلیل کند یا نهفته بودن. این عملاً تضمین می کند که قیمت گذاری LP این جریان در هنگام انجام این معامله متحمل "زیان های اولیه" خواهد شد، زیرا برای طرف یک بازار متحرک کند است.
برای دلالان خردهفروشی بسیار نگرانکنندهتر، آنهایی هستند که روی کتاب خود ریسک میکنند. انتخاب نامطلوب با افزودن «نقدینگی بد» با انگیزه یکجانبه در کاهش اسپرد منجر به «ریسک نادرست» در دفتر داخلی آنها میشود.
از نظر آماری، کارگزاران دارای کتاب های ترکیبی به سمت نرخ داخلی سازی به طور متوسط 70-95٪ گرایش دارند. با ناتوانی در درک پویایی مظنه های بد در استخر نقدینگی، این هزینه عمدتاً توسط خود کارگزار خرده فروشی انجام می شود. در بسیاری از موارد، این می تواند کاملاً مورد توجه قرار نگیرد، زیرا تشخیص آن بسیار دشوار است، اما مستقیماً بر سودآوری تأثیر می گذارد. با توجه به اینکه یک ارائهدهنده نقدینگی با مظنههای آهسته، بدون در نظر گرفتن اسپرد مطلق ضعیف، حجم بیشتری را جذب میکند و بنابراین ممکن است در واقع به نظر میرسد که یک افزودنی ارزشمند برای کارگزار باشد، این امر بیشتر تضمین میشود.
کارگزاران و کتاب P&L آنها
این نگرش کلی همچنان در این صنعت وجود دارد که «همه معاملهگران خردهفروشی ضرر میکنند»، عمدتاً بدون توجه به اسپرد بازار.
مشاهدات آماری چیزی کاملا متفاوت را نشان می دهد. در درازمدت، مشتریان تمایل دارند فقط هزینه های تراکنش خود را از دست بدهند. تأثیر تنگتر شدن اسپرد صنعت باعث شده است که اکثر کارگزاران در چند سال گذشته بازدهی بدتری را بر اساس دلار در هر میلیون نشان دهند.
در واقع، قبل از نوسانات بازار ناشی از تأثیر وحشتناک کووید-19، بازدهی DPM کارگزار به پایین ترین حد خود رسیده بود. این متعاقباً افزایش یافته است، اما تقریباً همه اینها به دلیل اسپردهای گسترده تر است و نه بدتر شدن بازار خرده فروشی که باعث معاملات "بد" شده است (سیگنال های تجاری آلفا نسبتاً خنثی باقی می مانند).
برای افزودن به حاشیهسازی P&L به دلیل فشردهسازی اسپرد، ما همچنین مشاهده کردیم که توانایی کارگزاران برای ارائه DPMهای بزرگ با ارائه تضمینهای تراز منفی تحتتاثیر قرار گرفته است و محدودیتهای اهرمی شرایطی را که قبلاً سودآوری را به سمت کارگزار منحرف میکرد، حذف کرده است.
آمار دروغ نمی گوید، و اخیراً یکی از بزرگترین دلالان خرده فروشی در صنعت، به مدل جمع آوری گسترده و دور از مدل سنتی انبار/ب-کتاب که صرفاً بر اساس کاهش مشتری است، رفته است. اگر پخش نمی شود، پس چیست؟
تصدیق می کنم که موضوعات فوق به طور خطرناکی به نادیده گرفتن ارزش قیمت گذاری عالی و اسپرد نزدیک است. در حالی که ما [IS Prime] برای برتری در بازار تلاش کردهایم، با توجه به اینکه اسپردها در مرکز عرضه محصولات ما در پنج سال گذشته بودهاند، من معتقدم که این صرفاً محصول جانبی یک کارگزاری است که به خوبی مدیریت میشود.
فناوری هسته اصلی هر کارگزار خوب است و زیربنای کل عرضه آنهاست. رقبای جدید با اتفاقات منظم می آیند و می روند، و "بچه جدید در بلوک" امتیازاتی را دریافت می کند که شامل مزایای شک با LP ها (قیمت گذاری تهاجمی) و فناوری عصر جدید می شود. با این حال، بدون استعداد بهبود فناوری، مدیریت صحیح نقدینگی، و مقاومت در برابر میل به رشد تجارت با جریان برنده آسان (یعنی جریان سمی)، شرکت می تواند عمر کوتاهی داشته باشد.
قوام قیمت بسیار از پشت فناوری خارج می شود. با نگاهی به گسترش روز به روز می تواند سر و صدای زیادی ایجاد کند و دم را تعقیب می کند که بهترین قیمت ها را می توان تهیه کرد. تاریخ بهترین کارگزاران را در طی دوره های طولانی برتری می دهد و از طریق دوره های دشوار قیمت گذاری (همانطور که اکنون در حال تجربه هستیم) ، رقابت نسبی را از طریق آسان و مسلماً مهمتر حفظ می کنند. این تنها از طریق مشارکتهای محکم و سودمند با مشتریان و سازندگان بازار با گذشت زمان قابل دستیابی است. در حقیقت ، با نوسانات فعلی ، گسترش حاشیه حتی مورد توجه مشتری ها نبوده است. مهمترین چیز تنظیمات و تنظیمات مناسب برای اطمینان از عرضه عادلانه و پایدار نقدینگی است تا مشتریان بتوانند تجارت کنند.
پشتیبانی مشتری یکی دیگر از عوامل بزرگ و کم ارزش است. نخست وزیر خوب باید دانش مفصلی در مورد معاملات ارائه دهد تا به شما در شفافیت مشتری و نظارتی ، پشتیبانی فنی قوی در زمینه هایی مانند اتصال و بهینه سازی عملکرد و هوش بازار کمک کند تا به کارگزاران خرده فروشی برای بهبود عملکرد و ارائه محصول خود به بازار کمک کند. آنها باید خیلی بیشتر از محصول "کالایی" تهیه کنند که نقدینگی اغلب به عنوان این روزها دیده می شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد Prime و محصولات و خدمات ما ، لطفا در صورت تمایل به این موضوع دسترسی پیدا کنید: