شورت برهنه: حادثه کنجکاو سهام که وجود نداشت

  • 2022-01-3

سهامداران و مدیران در برخی از شرکتهای کوچک ذکر شده ایالات متحده معتقدند که قیمت سهم آنها با کوتاه بودن غیرقانونی برهنه مجبور شده است. این امر منجر به تعدادی از دادخواستها شده است ، و ادعای رفتارهای بی پروا توسط کارگزاران و سازندگان بازار را که از نقاط ضعف در سیستم پاکسازی مرکزی بهره برداری می کنند ، می دانند. کسانی که درگیر این ادعاها به عنوان زباله هستند. چه خبر است؟

در فوریه امسال ، رابرت سیمپسون ، کارآفرین مستقر در میشیگان ، تصمیم گرفت ببیند اگر کل سهام یک شرکت را خریداری کند چه اتفاقی می افتد. با استفاده از یک کارگزار واحد ، طی چند روز سیمپسون کمی بیش از 5000 دلار برای 1،285،050 سهم در شرکت توسعه املاک Bulletin Board Board Links Links پرداخت کرده بود. به گفته سیمپسون ، این سهام اندکی پس از آن به حساب وی تحویل داده شد. با این حال ، روز بعد 37،044،500 سهام جهانی لینک در هیئت بولتن معامله شد. روز بعد ، 22،471،000 سهم معامله شد. وی اصرار دارد که در هیچ روز سیمپسون یک سهم پیوند جهانی را معامله نکرده است.

و وقایع پیرامون سرمایه گذاری های سیمپسون هنوز گیج کننده تر شد. پیوندهای جهانی فقط 1،158،064 سهم صادر کرده است. سیمپسون موفق شده بود 126. 986 سهم را که وجود نداشت ، بدست آورد. اینکه چگونه او موفق به فروش سهام بیشتر از آنچه در صدور بود ، دقیقاً سؤالی است که سیمپسون امیدوار بود که پیش بینی وی را افزایش دهد.

سیمپسون مدیرعامل شرکت هیئت مدیره بولتن OTC Zann Corp ، ارائه دهنده محصولات پیشرفته فناوری برای بازارهای طاقچه است و طی دو سال و نیم گذشته وضعیت سهام اضافی غیر قابل توضیح را تجربه کرده است. از نوامبر 2003 ، قیمت سهام زان بیش از 98 ٪ کاهش یافته است. این ، سیمپسون ادعا می کند ، از آنجا که شرکت وی نسبتاً خوب عمل کرده است ، معنی ندارد. سیمپسون معتقد است که دلیل این کم کاری شدید این است که شرکت وی در معرض فروش کوتاه برهنه شدید بوده است - جایی که سهام بدون فروخته شده بدون اینکه قبل از زمان تسویه حساب وام گرفته شود ، فروخته می شود.

دادخواستها در انتظار

پرونده سیمپسون یک طرفه نیست. حدود 20 دادخواست در ایالات متحده در حال تعقیب است ، که توسط سرمایه گذاران و شرکت هایی که ادعا می کنند قربانی فروشندگان کوتاه برهنه هستند ، آورده شده است. بسیاری از شرکت های تحت تأثیر شرکت هایی هستند که سهام آنها در هیئت بولتن OTC NASDAQ معامله می شود. بیش از 3،300 شرکت در بستر تنظیم شده به آرامی معامله می شوند. آنها کلاه های کوچک ، غالباً شرکت های نوپا هستند و تمایل دارند که به شدت معامله شوند ، اگرچه باید با SEC پرونده های متناوب را تهیه کنند. آنها با تعریف سرمایه گذاری های پرخطر تعریف می کنند. سایر شرکت های تحت تأثیر شرکتهای روی برگه های صورتی هستند - یک انتشار روزانه که توسط دفتر نقل قول ملی حاوی نقل قول های قیمت برای سهام OTC تهیه شده است. این شرکت ها هنوز ریسک پذیر محسوب می شوند و مجبور نیستند با SEC ثبت نام کنند.

در واقع ، برخی از این شرکت های "سهام پنی" بسیار خطرناک بوده اند. بسیاری از شرکت های قانونی هستند و محصولاتی را ارائه می دهند که تمایل به نرم افزار ، فناوری و راه حل های بهداشتی دارند. به عنوان مثال ، مدیرعامل Global Links ، به عنوان مثال ، خاطرنشان می کند که شرکت وی میلیون ها دلار دارایی املاک و مستغلات دارد.

برخی دیگر به هیچ وجه هیچ محصول و خدمات ارائه نمی دهند - آنها فقط پوسته هستند.

بسیاری از شرکت های جوان در حال تلاش هستند که تازه شروع به کار می کنند ، شاید در راه هیئت بزرگ بورس اوراق بهادار نیویورک. مشاور C آستین بورل خاطرنشان می کند که "شرکت هایی مانند مایکروسافت ، اینتل ، دل ، اوراکل و سیسکو روی برگه های صورتی شروع به کار کردند."همانطور که او می گوید: "در سال 1975 مایکروسافت سه کارمند داشت و درآمد 16،005 دلار داشت. این شرکت ها در صورت فرصتی می توانند به شرکتهای بزرگ تبدیل شوند."

اما با توجه به نوسانات و شانس در برابر موفقیت آنها ، چنین سهام می تواند اهداف اصلی برای کوتاه بودن برهنه باشد. آیین نامه جدید فروش کوتاه SEC ، که در ژانویه به اجرا در آمد ، سعی در متوقف کردن این امر دارد. اما برای 20 شرکت یا سهامداران آنها با دادخواست در انتظار ، این آیین نامه خیلی دیر شده است. سه مورد از این موارد ادعا می کنند که مشکل کوتاه مدت برهنه از سال 1981 آغاز شده است و با ناکارآمدی ادعایی در شرکت اعتماد و پاکسازی سپرده گذاری ایالات متحده (DTCC) تسهیل شده است. اگر ادعاهای آنها صحیح باشد ، این یک نقص جدی در زیرساخت های بازارهای اوراق بهادار ایالات متحده را نشان می دهد.

مشکل سیستمیک

آنها ادعا می کنند که برنامه وام سهام در DTCC ، کوتاه شدن برهنه سهام را تا حدی امکان پذیر می کند که تعداد سهام در گردش برخی از شرکت ها اکنون چندین بار بیش از آنچه صادر شده است ، باشد. حتی شرکت های ذکر شده در NYSE ، می توانستند تحت تأثیر قرار گیرند. همانطور که وس کریستین ، شریک شرکت حقوقی کریستین ، اسمیت و جواهل در هیوستون ، و وکیل رهبری در چندین مورد ، توضیح می دهد: "با افشاگری لیست اوراق بهادار آستانه و گزارش لسلی بونی ، که در نوامبر 2004 منتشر شد [مراجعه کنید. واژه نامه] ، اکنون کاملاً واضح است که این مشکل فروش کوتاه برهنه در وال استریت سیستمی است و تقریباً بر هر بخش تجاری در هر مبادله ای از جمله شرکت های بیشمار میلیارد دلاری که در NYSE و سایر شرکت های ذکر شده در AMEX ذکر شده اند ، تأثیر می گذارد. "

بورل ، که قبل از تأسیس خود به عنوان مشاور شرکت های کوچک فناوری اطلاعات ، مراقبت های بهداشتی و عمومی - به عنوان یک معامله گر گزینه کار می کرد - نوعی که در تابلوهای بولتن OTC ذکر شده است - این مشکل را تحقیق کرده است. برآورد محافظه کارانه وی این است که بیش از 1000 شرکت در حال حاضر بیش از شناور خود سهام در گردش دارند و حداقل برای 500 این تعداد از تعداد برجسته (سهام Float Plus که در بازار موجود نیست) فراتر می رود - در بعضی موارد بسیاریبار این تعداد. اگر ادعاها صحیح باشد ، این می تواند بدان معنی باشد که این شرکت ها مستعد کاهش مصنوعی قیمت سهم خود بوده اند ، و حتی ممکن است سرمایه گذاران دارای سهام باشند که وجود ندارند.

دیوید لوت ، رئیس جمهور Locelight Media ، ارائه دهنده شبکه های رسانه های دیجیتال ، از یافته های بورل تعجب نمی کند. شرکت وی در هیئت بولتن OTC ذکر شده است ، و او معتقد است که سهام بیشتری توسط سرمایه گذاران نسبت به برجسته نگهداری می شود."این شرکت من است ، و من درک می کنم که سهامداران بزرگ چقدر سهام دارند. من می دانم که ما حدود 700 سهامدار داریم. من در دسامبر سال گذشته 20 نفر از آنها را صدا کردم تا بپرسم که چه تعداد سهام را در اختیار داشتند. این 20 نفر به تنهایی متعلق بهسهام از آنچه در شناور وجود داشته است. "

این امکان وجود دارد که فقط شرکت های هیئت مدیره بولتن OTC کوچک که تحت تأثیر قرار گرفته اند نیست. پاتریک بایرن رئیس جمهور Overstock. com با فهرست Nasdaq ، یک وب سایت خرید تخفیف ، با سرمایه گذاری در بازار تقریبا 900 میلیون دلار است. وی ادعا می کند که توسط "شخصی در دانستن" مطلع شده است که شرکت وی "صدها هزار سهم در گردش بالاتر از مبلغ برجسته" دارد.

اینکه ممکن است سهام بیشتری نسبت به عرضه یک شرکت در گردش باشد باور نکردنی به نظر می رسد و برخی از فعالان بازار نسبت به این اتهامات تردید دارند. یکی از اتهامات این است که شرکت‌هایی که عملکرد بدی دارند، به بهانه کوتاه‌سازی آشکار برای توضیح افت شدید قیمت سهام خود برای سهامداران استفاده می‌کنند. هال استوارت اسکات، استاد مدعو امور عمومی و بین‌الملل در دانشگاه پرینستون، می‌گوید: «فروش کوتاه‌مدت نمی‌تواند سهام بیشتری ایجاد کند یا ارزش سهام را کاهش دهد – حداکثر می‌تواند منجر به عدم تحویل اوراق بهادار شود که یک ریسک تسویه حساب است، و اتاق تهاتر همچنان ادامه دارد. نتیجه نهایی من در فروش کوتاه این است که ناشران و سرمایه گذاران دوست ندارند سهام پایین بیاید که این امر زمانی اتفاق می افتد که فروش زیاد باشد."اکثر مواردی که ادعا می شود شورتینگ برهنه شامل شرکت های کوچک و مخاطره آمیزی است که ارزش فعلی کمی دارند، که تنها بر شک و تردیدها می افزاید. جیمز بریگاگلیانو، دستیار مدیر بخش تنظیم بازار SEC می‌گوید: "وقتی به برخی از شکایات صادرکنندگان نگاه می‌کنید، باید از خود بپرسید که آیا واقعاً مشکل اینجاست؟مسائلی که ممکن است دلیل کاهش قیمت سهام آنها بوده باشد."

کپی را به اشتراک بگذارید

اما اگر حفره‌های موجود در برنامه استقراض سهام DTCC به سهامی که قبلاً فروخته شده‌اند وام گیرندگان هرگز مجبور به بازگرداندن آن‌ها نشدند، به امانت داده شوند، چه؟این، ظاهراً منجر به این می‌شود که دو نفر سهام یکسانی داشته باشند. و این چیزی است که مدعیان ادعا می کنند. یک منبع که بیش از 20 سال برنامه استقراض سهام را مطالعه کرده است، ادعا می کند که مشکل تکراری بودن سهام در زمان تاسیس شرکت های تابعه DTCC، شرکت ملی تسویه اوراق بهادار (NSCC) و شرکت سپرده گذاری امانت (DTC) پیش بینی نشده بود. که مجموعه ای از خلأهای موجود توسط سیستم و برنامه منجر به ایجاد آن شده است.

DTC و NSCC به عنوان پاسخی به بحران کاغذبازی در وال استریت در اواخر دهه 1960 ایجاد شدند. هر بار که معامله ای انجام می شد، گواهی های سهام فیزیکی توسط دونده هایی که چک هایی را از کارگزار خریدار جمع آوری می کردند تا به کارگزار فروشنده برگردانند، تحویل داده می شد. با افزایش حجم، این یک روند غیرقابل قبول تسویه تجاری کند شد. در تلاش برای سرعت بخشیدن به این فرآیند، کنگره در سال 1971 قانونی را برای دو سازمان خدماتی جدید تصویب کرد که اهداف آنها تسریع ترخیص و تسویه حساب در بازار ملی بود. سپس DTC به عنوان سپرده گذاری اصلی اوراق بهادار کشور تأسیس شد که هدف آن تبدیل گواهی نامه های کاغذی به ورودی های کتاب الکترونیکی بود. و برای بی حرکت کردن آن گواهی ها، نگه داشتن آنها در خزانه در DTC. و NSCC خدمات ترخیص و تسویه حساب را ارائه کرد. همه چیز منطقی بود.

ایده تسریع بیشتر فرآیند تسویه تجارت با ایجاد یک برنامه استقراض سهام که در سال 1981 توسط SEC تصویب شد، کمتر معقول نبود. این امر امکان ایجاد یک مجموعه عظیم وام دهی از سهام از حساب‌های حاشیه مشتری کارگزاران را فراهم کرد (حساب‌های کارگزاری که در آن‌هاکارگزار برای خرید اوراق بهادار به مشتری پول نقد وام می دهد.

کارگزاران اوراق بهادار را از یک کارگزار تخصصی (یک سازنده بازار) خریداری می کردند که می تواند سهام آنها را به فروش برساند ، و در صورت عدم موفقیت در فراتر از تجارت مجاز به علاوه قانون تسویه حساب سه روزه (T+3) ، که گهگاه اتفاق می افتد، به درخواست خرید از یک عضو ، NSCC می تواند سهام مورد نیاز را از استخر DTC بیرون بکشد و به تجارت اجازه دهد تا روند تجارت را سرعت بخشد. سپس تغییر در مالکیت به DTC منتقل شد. برای جلوگیری از سردرگمی ، تمام سهام موجود در DTC فقط به نام خیابان است - آنها نام حساب کارگزار را که در آن به پایان می رسد ، می گیرند. NSCC هزینه 30 درصد برای تحویل سهام را پرداخت می کند و پولی را که اکنون با بازار ساز به عنوان وثیقه است ، در اختیار دارد.

آنچه DTC نتوانست به کار خود ادامه دهد ، ادعا می کند که متهمان ، مشوق های کافی برای بازگشت سهام وام گرفته شده از برنامه بودند. این منبع می گوید: "DTCC هرگز مدت زمان کارگزاران یا سازندگان بازار را تحت نظارت قرار نمی داد. برای افراد بد ، چه کسی مراقبت می کرد اگر شما صاحب آنچه فروخته اید ، مراقبت نمی کنید - DTCC در تحویل شما خوب است. "سخنگوی DTCC پاسخ داد: "اساساً این دقیق است."

مزایای این سیستم مشابه سایر برنامه های وام سهام بود. کسانی که وام می دهند به ارزش کامل بازار اوراق بهادار وام گرفته شده اعتبار می یابد ، بنابراین می توانند با سرمایه گذاری پول نقد ، سود یک شبه را به این ارزش کسب کنند. امروز بیش از 350 کارگزار مستقیماً در برنامه وام سهام شرکت می کنند.

کریستین می گوید: "این سیستم به معنای انجام معاملات بسیار کارآمدتر است ، اما برای یک اقدام کلاهبرداری و دستکاری شده رسیده است."اگر DTCC تحویل سهم را ارائه دهد ، و بررسی نمی کند که وام گیرنده چه مدت طول می کشد تا آن را برگرداند ، موقعیت ها می توانند برای همیشه باز بمانند ، این تئوری ادامه می یابد.

عدم تحویل

دشوار است که مقصر این امر را برای کسانی که برنامه را تنظیم کرده اند ، اختصاص دهید. این تئوری خوب بود. سرمایه گذار خرید به سرعت سهم خود را تحویل داده است. کارگزار کمیسیون خود را دریافت می کند. سازنده بازار از کارگزار کمیسیون می گیرد. اگر سازنده بازار نتواند تحویل دهد و خریدی وجود داشته باشد ، وقتی سهام وام گرفته شده را بازگرداند ، وثیقه خود را از DTCC دریافت می کند-و اگر خوش شانس باشد ، قیمت سهم ممکن است کاهش یافته باشد و او مجبور نخواهد شدبه همان اندازه بازپرداخت کنید. اگر او فوق العاده خوش شانس باشد ، هیچ کس حتی درخواست خرید نمی کند. واسطه ای که سهام آن از استخر وام گرفته شده و وام گرفته شده است ، ارزش بازار آن سهام را برای کسب سود دریافت می کند ، تا اینکه سازنده بازار را ببندد. DTCC در هر تحویل سهام 30 سنت کسب می کند که از آنجا که این یک سازمان غیر انتفاعی است ، به اعضای خود-کارگزاران و سازندگان بازار-منتقل می شود.

اما در مورد شرکت چیست؟اگر کسی مجبور به خرید سهام خود نباشد و مردم این کار را نکنند ، قیمت سهام آن کاهش می یابد. اگر تحویل وجود نداشته باشد و هیچ خریدی وجود نداشته باشد ، پس آنچه در ابتدا معامله خرید و فروش بود فقط به فروش می رسد. به نظر می رسد این عقیده است که شرکت های تحت تأثیر آنقدر کوچک یا غیرقابل اجتناب هستند که آنها را به سمت آنها می آورد. همانطور که سخنگوی DTCC می گوید: "برخی از این بنگاهها هیچ ارزشی ندارند. ممکن است مردم آن چیزها را در آنجا بگذارند زیرا چیزی برای تعقیب آنها وجود ندارد."پس چرا مردم می خواستند روی آنها سرمایه گذاری کنند؟مطمئناً ، تنها دلیل عدم سفارش خرید در هنگام افزایش سهام ، زمانی است که سهام آن شرکت بی ارزش است. این می تواند بدان معنی باشد که متجاوزان بازار قادر به دستکاری قیمت سهم این شرکت های کوچک به حدی هستند که هیچ سرمایه گذاران مایل به خرید نیستند ، و آنها را قادر به حفظ پول اصلی سرمایه گذاران-کوتاه بودن غیرقانونی برهنه می کند.

علاوه بر این ، مدعیان ادعا می کنند که سرمایه گذار ، اگر او سفارش خرید را انجام دهد ، حتی ممکن است با یک سهم واقعی در حساب خود به پایان نرسد. DTCC ادعا می کند که چنین ادعاهایی "فقط می تواند به عنوان مزخرف توصیف شود".

استخر وام

اما یکی از مدعیان سعی در توضیح چگونگی ایجاد این وضعیت دارد (به نمودار زیر مراجعه کنید). خریدار A که دارای یک حساب کاربری با نام خیابان (با فرمت کتاب الکترونیکی) با کارگزار A است ، از کارگزار A درخواست می کند تا 1 میلیون سهم در شرکت XYZ خریداری کند ، که در هر سهم 1 دلار معامله می شوند. کارگزار A (از طریق خانه پاکسازی خود) دستور خرید را به بازار ساز A در XYZ می دهد-اگر او در خود XYZ سازنده بازار نیست.(یک سازنده بازار بنگاه است که آماده خرید و فروش سهام خاص به صورت منظم و مداوم با قیمت عمومی است).

سازنده بازار A به کارگزار A تأیید می کند که تجارت بدون یافتن سهام برای اولین بار انجام شده است و بنابراین کارگزار A 1 میلیون دلار از خریدار A می گیرد و آن را به بازار ساز A. منتقل می کند. وقتی تجارت نتواند T+3 را تحویل دهد زیرا زیراسازنده بازار A مبلغ مورد نیاز سهام XYZ را در آن قرار نداده است ، خریدار می تواند خرید از بازار A را سفارش دهد ، که می تواند درخواست استفاده از برنامه وام سهام DTCC را داشته باشد.

نمودار ساده شده برای نشان دادن چگونگی برنامه وام سهام DTCC گفته می شود که تئوری استخر خودآزمایی کار می کند

DTCC می بیند که کارگزار استخر وام خود B دارای یک میلیون سهم XYZ است. DTCC 1 میلیون دلار به عنوان وثیقه از بازار ساز A می گیرد و این را به عنوان مدیون حساب خود ثبت می کند. DTCC سپس Broker B 1 میلیون دلار پرداخت می کند و 1 میلیون XYZ کارگزار B را "به طور موقت" وام می دهد. DTCC سپس 1 میلیون سهام XYZ را با کارگزار A از طریق یک خانه پاکسازی در حساب خریدار A قرار می دهد. در همین حال ، کارگزار B اکنون 1 میلیون دلار در حساب نقدی DTCC خود برای کسب بهره تا زمانی که DTCC سهام 1 میلیون XYZ را برگرداند ، پس از بازگشت آنها توسط سازنده بازار A. مسئله مهم این است که چگونه و کجا کارگزار B این سهام را بدست آورد. برای قرار دادن استخر وام. سهام XYZ در واقع متعلق به سرمایه گذار B است که دارای یک حساب کارگزار B است و نمی داند که سهام وی وام گرفته شده است.

در تئوری، سرمایه گذار B هرگز نیازی ندارد بداند چه اتفاقی برای سهام او افتاده است، زیرا بازارساز A باید فروشنده سهام XYZ را پیدا کند و سهام را به DTCC بازگرداند. سپس DTCC آن سهام را به استخر وام کارگزار B بازگرداند. با این حال، منبع ادعا می کند که DTCC مدت زمان پرداخت این وام ها را پیگیری نمی کند. در نتیجه Market-Maker A برای بازگرداندن سهام قرض گرفته شده تحت فشار نیست مگر اینکه 1 میلیون دلار خود را از DTCC پس بگیرد. بنابراین وقتی زمان دریافت صورت‌حساب‌های ماهیانه مشتریان از کارگزار A و کارگزار B فرا می‌رسد، حساب خریدار A می‌گوید که او مالک 1 میلیون سهم در XYZ است و حساب سرمایه‌گذار B می‌گوید که او مالک 1 میلیون سهم در XYZ است. مشکل این است که آنها مالک همان سهام هستند.

DTCC پاسخ می دهد که "NSCC تنها در صورتی سهام را از یک عضو وام دهنده قرض می گیرد که عضو وام دهنده سهام را به صورت سپرده در حساب خود در DTC داشته باشد (و داوطلبانه آنها را برای شرکت در برنامه ارائه دهد."با این حال، نقطه 4 در نمودار نشان می دهد که چگونه این امر می تواند منجر به بازگرداندن سهام و بازپرداخت مجدد سهام شود - یک استخر خودپرداخت کننده.

این منبع توضیح می دهد: "خریداری وجود داشته است، بنابراین باید 1 میلیون سهم XYZ کمتر از قبل باشد. اکنون گروه وام دهی باید بگوید که صفر سهام XYZ برای وام در دسترس است. اما کارگزار A می تواند 1 میلیون سهم XYZ را قرار دهد. او در حساب خریدار الف دوباره به استخر وام دهی با DTCC نشان داده است. در نهایت انگیزه وجود دارد زیرا او می تواند در نهایت ارزش بازار آنها را به دست آورد، اگر DTCC مجبور باشد آن سهام را وام دهد."

اما در حالی که DTCC دقیقاً توضیح نمی دهد که چگونه نمی تواند چنین باشد، اصرار دارد: «این ادعا که همان سهام بارها و بارها با هر گیرنده جدیدی که مالکیت همان سهام را به دست می آورد، یا یک ارائه اشتباه عمدی از سیستم است، یاشخصیتی عمیقاً جاهلانه."

نتایج مخرب

با این حال، اگر منبع درست باشد، نتیجه می‌تواند برای شرکت‌ها ویرانگر باشد، به‌ویژه اگر آنها کوچک، نقدشونده و دارای محدودیت نقدی هستند، مانند بسیاری از مواردی که در تابلوی اعلانات OTC فهرست شده‌اند. اگر شرکت XYZ اخبار بدی داشته باشد، مقدار سهام قابل فروش بسیار بیشتر از آن چیزی است که باید باشد – خریدار A و سرمایه گذار B می توانند همان سهام را بفروشند. قیمت سهام XYZ به طور نامتناسبی کاهش خواهد یافت و XYZ ممکن است مجبور شود سهام بیشتری را برای افزایش سرمایه منتشر کند و این باعث کاهش بیشتر سهام شود. قیمت سهام پایین می آید. این امر دریافت منابع مالی را دشوارتر می کند. قیمت سهام دوباره کاهش می یابد زیرا شرکت نمی تواند رشد کند. سرمایه گذاران تمایل کمتری به خرید دارند.

و به این ترتیب یک مارپیچ شروع می شود که در نهایت می تواند منجر به ورشکستگی XYZ شود و Market-Maker A وثیقه 1 میلیون دلاری موجود در حساب DTCC را پس بگیرد. تنها بازنده XYZ و سهامداران آن هستند که در میان آنها خریدار A و سرمایه گذار B هستند. یک منبع متفاوت تخمین می زند که هزاران شرکت از این طریق ورشکسته شده اند. او ادعای خود را با اشاره به این که در سال 1999 دوبرابر تعداد شرکت‌های تابلوی اعلانات فرابورس وجود داشت، تأیید می‌کند - اگرچه اکثر تلفات شرکت‌های فناوری بودند که با ترکیدن حباب سهام در سال 2000 از بین رفتند. Dobrucki از Global Links می‌گوید:"شرکت و سهامداران آن حق دارند انتظار یک میدان بازی عادلانه داشته باشند. زمانی که معاملات غیرقانونی رخ می دهد، شرکت نمی تواند به اهداف خود دست یابد و حقوق صاحبان سهام کاهش می یابد."

اگر برنامه وام سهام بیش از برخی از شناورهای RCompanies سهام داشته باشد ، DTCC می گوید که در مورد آن نمی داند."ما نمی دانیم [اگر سهام اضافی در برنامه وجود داشته باشد] ، و این یک فرض است [توسط کسانی که ادعا می کنند]. ما در پایان تجارت درگیر نیستیم. این یک مسئله تجارت است."سخنگوی خاطرنشان می کند که DTCC به نمایندگی از اعضای خود فعالیت می کند ، نه صادرکنندگان ، و با بیان اینکه ، در مورد عدم موفقیت ، "نظارت و مسئولیت نظارتی با سازمان های خود تنظیم کننده (مبادلات و پنی ، ساکن است. سیستم عامل های استوک) و Sec. "

با این حال ، مدعیان در پرونده های برجسته علیه DTCC معتقدند که ، به عنوان DTCC سوابق کلیه سهام در برنامه را دارد ، اگر سهام بیشتری از آنچه صادر شده است وجود داشته باشد ، باید از این امر آگاه باشد.

این وضعیت امور است که توسط شرکت میکروالکترونیک هیئت مدیره بولتن OTC Nanopierce Technologies و دو سهامدار آن که در حال شکایت از DTCC و شرکت های تابعه آن DTC و NSCC هستند ، ادعا شده است. شاکیان برنامه وام سهام را به دلیل اجازه دستکاری قیمت سهم نانوپیرس توسط فروشندگان مختلف که نتوانسته اند سهام نانوذرات را تحویل دهند ، مقصر می دانند. در میان ادعاهای بیشمار ، شاکیان ادعا می کنند که متهمان آگاه بودند که سهام اضافی در نانوذرات وجود دارد. DTCC می گوید نه پرونده قبلاً رد شده است ، و این پرونده برای رد کلیه پرونده های فعلی علیه آن اقدام کرده است. این حرکات طی چند هفته آینده شنیده می شود.

علاوه بر این ، DTCC می گوید به یک صادرکننده می گوید که چه میزان کارگزاران سهام خود را با DTCC نگه می دارند ، بنابراین خود این شرکت به اندازه DTCC می داند. با این حال ، آنچه به شرکت ها نمی گوید این است که چه مقدار از سهام آنها وام است. DTCC دلیل آن را تأیید نمی کند.

تا چه اندازه کارگزاران که سهام را از طرف مشتری خریداری کرده اند می دانند که سهام واقعی نیست در برخی از دادخواستها مورد سؤال قرار گرفته است. برخی از بدبینان خاطرنشان می کنند که سهام موجود در یک حساب حاشیه لزوماً متعلق به دارنده حساب نیست. به منظور اطمینان از مالکیت واقعی ، برخی از شرکت ها به سهامداران خود توصیه کرده اند که درخواست های سهم فیزیکی را از کارگزاران خود درخواست کنند. طبق قانون ، کارگزاران موظفند در صورت درخواست مشتری ، گواهینامه های فیزیکی را تحویل دهند - خدمتی که حدود 40 دلار آن را پرداخت می کند. به نوبه خود ، آنها از DTCC می خواهند گواهینامه هایی را که باید در طاق های خود داشته باشد ، تحویل دهد. اما گرفتن این گواهینامه های سهم برای برخی از سرمایه گذاران دشوار است.

تحویل خواستار

می گوید: Dobrucki Global Links ، "من بسیاری از تماس های تلفنی و پیام های ایمیل را از سهامداران دریافت کردم که چرا آنها نمی توانند سهام خود را تحویل بگیرند. من چندین پیام ایمیل از سهامداران دریافت کردم ، که توسط کارگزاران آنها ارسال شده است که نشان می دهد گواهینامه های سهم را نمی توان در آنها صادر کرداین بار به این دلیل که (الف) شرکت در حال سازماندهی مجدد است و "شرکت" در حال حاضر سهام را صادر نمی کند ؛ (ب) نماینده انتقال در حال حاضر سهام را صادر نمی کند ؛ و (ج) شرکت در آن شرکت می کندیک حالت "خنک" و در حال حاضر سهام نمی تواند صادر شود. هیچ یک از این پاسخ ها درست نیستند.

"اگر سهام را در لینک های جهانی خریداری کرده اید ، حق دارید که سهام خود را تحویل دهید. اگر سهام به سادگی وجود نداشته باشد ، مشکل فروش کوتاه برهنه به سطح می رسد. کارگزاری که به شما سهام می فروختتحویل سهام خود را ارائه دهید. قانون مبادله ، قانون 10A-2 نیاز به تحویل سهام فروخته شده به سهامداران ما دارد. "

DTCC می گوید در دریافت گواهینامه ها نباید مشکلی وجود داشته باشد و آنها در عامل انتقال یا DTC قرار بگیرند. یکی از سخنگویان DTCC می گوید: "من نمی دانم از کجا آمده است. مردم می توانند گواهی های خود را دریافت کنند."او می گوید که می تواند وقت گیر و پرهزینه باشد ، بنابراین ، کارگزاران تمایل دارند به سرمایه گذاران پیشنهاد دهند که آنها سعی در انجام این کار ندارند. اما اگر یک سرمایه گذار گواهی خود را بخواهد و 40 دلار برای دریافت آن بپردازد ، چه می شود؟او می گوید: "شما می توانید آن را بدست آورید."بنابراین اگر هرکسی که صاحب سهام باشد ، فردا گواهی سهم خود را درخواست می کند ، آیا گواهینامه های سهم کافی برای دور زدن وجود دارد؟"این یک اتفاق بعید است و سیستم بازار سرمایه ما را فلج می کند ، حتی بدتر از بحران مستندات که بازارها را در اوایل دهه 1970 خاموش می کند. اما از آنجا"سخنگوی DTCC می گوید.

در پاسخ به این عدم تحویل گواهینامه های سهم فیزیکی ، برخی از سهامداران کارگزاران خود را به دادگاه می برند.

آلن اسپورن ، رئیس جمهور پیشین و سهامدار عمده شرکت هیئت مدیره بولتن OTC Trident Systems ، در حال شکایت گروهی از کارگزاران است که به گفته وی ، از تعدادی از تکنیک ها از جمله برنامه وام سهام استفاده کرده است تا قیمت سهام Trident را تضعیف کند. این حمله به ارزش سهام شرکت ، هم از نظر افزایش سرمایه برای رشد و هم در افسردگی ارزش سرمایه گذاری سهامداران به هیچ وجه ، شرکت را نابود کرد.

او می گوید ، Trident تعدادی از شرکت ها را خریداری کرد که در درجه اول در اجرای برنامه های بهداشتی و سودمند خودآزمایی ، هر یک با قراردادهای محکم و پتانسیل خوبی برای موفقیت انجام می دهند. نتیجه فروش کوتاه ، نجات همه خریدها بود و از بین رفتن سه شرکت تابعه ، ادعا می کند. قیمت سهم سیستم های Trident در چهار ماه از 20 دلار به 7 سنت کاهش یافته است و استیو یانگ وکیل اسپورن تخمین می زند که 2. 3 میلیون موقعیت کوتاه در Trident وجود داشته است - تقریباً به اندازه مقدار معاملات بدون محدودیت در آن زمان. این پرونده هنوز در انتظار دادگاه تجدیدنظر ایالات متحده برای نهم مدار در سانفرانسیسکو است.

موارد ادعایی دیگری از سهام نیز وجود دارد. ادعا می شود که کارگزاران بیش از سهام حساب حاشیه ای را به برنامه وام سهام DTCC پرتاب می کنند. طبق قوانین حاشیه آیین نامه ذخایر فدرال T ، فقط سهام موجود در یک حساب حاشیه را می توان در استخر وام قرار داد. برای سهام نگهداری شده به صورت نقدی ، حاشیه اضافی ، بازنشستگی و حساب های نهادی که در برنامه وام سهام استفاده می شود مجاز نیست. در پرونده ای که توسط اسپورن آورده شده است ، ادعا می شود که Trident Systems یک شرکت هیئت مدیره بولتن OTC است که واجد شرایط بودن سهام خود در یک حساب حاشیه ای نیست. یانگ می گوید: "در مورد Trident ، سهام غیرقابل تحمل بود ، اما" حدود 50 کارگزار در حال تجارت سهام Trident بودند. "یکی از متخصصان صنعت می گوید: "بدیهی است که برخی از کارگزاران حریص می شوند و هرچه بیشتر سهام را به برنامه وام سهام پرتاب می کنند ، زیرا در هنگام وام گرفتن از آن درآمد کسب می کنند."

بیشتر در ضرب سهام/حماسه کوتاه برهنه دخیل است ، خود سازندگان بازار هستند. رابرت سیمپسون کارگزار خود را تقصیر نمی کند. در عوض ، او معتقد است كه سازندگان بازار در كنار DTCC مسئولیت پذیر هستند ، زیرا این بازار ساز است كه با فروش موافق است.

سازندگان بازار تقصیر

ممکن است به ویژه سخت باشد که ثابت کنیم بازارساز مقصر است. به بازارسازان اجازه داده می شود که کوتاه بیایند. آنها قرار است سیستم را مایع نگه دارند و بنابراین می توانند سهام را بدون قرض گرفتن ابتدا قرض دهند. جایی که شورت برهنه غیرقانونی می‌شود، زمانی است که آن بازارسازان قصد ندارند آن موقعیت‌ها را پوشش دهند و/یا قیمت سهام را برای دستیابی به سود مالی دستکاری کنند، یا زمانی که افراد دیگری غیر از «بازارسازان نیکوکار» دست به شورت برهنه می‌زنند. یک منبع تاکید می کند که "اکثریت کوتاه قدهای برهنه افراد خوب هستند" و بیشتر بازارسازان سهام را به DTCC برمی گردانند و وثیقه خود را دریافت می کنند.

و همانطور که DTCC اشاره می‌کند، از 400 میلیارد دلار تراکنش‌هایی که روزانه در سال 2004 پردازش می‌شوند، میانگین ارزش روزانه تنها 6 میلیارد دلار بوده است. ادعا می‌کند که برخی از این موارد ناشی از اشتباهات ساده است، مانند «عدم ارائه گواهی‌های فیزیکی توسط سرمایه‌گذار به کارگزار خود در مدت دو روز پس از معامله؛ عدم امضای صحیح پشت گواهی فیزیکی، فروش یکگواهی که بعداً مشخص شود به سرقت رفته یا گم شده است و غیره.

موفقیت همه موارد قابل پرسش است. همانطور که یک متخصص می گوید: "تصور این که این شرکت ها و سرمایه گذاران کوچکتر تاثیری بر نحوه اجرای برنامه استقراض سهام داشته باشند، حتی در صورت برنده شدن در پرونده های خود، دشوار است. و شروع به مطالبه گواهی سهام خود کنند. کارگزاران نمی خواهند بهترین مشتریان خود را از دست بدهند و در جایی که بتوانند خرید می کنند. سپس ما متوجه خواهیم شد که آیا سهام اضافی وجود دارد یا خیر."

این یک داستان گیج کننده است، و تصمیم گیری درباره اینکه سهام مازاد رابرت سیمپسون و دیگر مدعیان از کجا آمده است، به عهده دادگاه خواهد بود. اما اگر یک چیز قبلاً ثابت شده باشد، این است که کوتاه کردن برهنه، چه عمدی یا غیرعمدی، امری عادی است.

ممکن است متهمان شرکت‌های آسیب‌دیده را به‌عنوان ساختگی رد کنند، اما اگر از شرکت‌های بزرگ‌تر الهام گرفته شود تا فروش سهام خود را بررسی کنند و سرمایه‌گذاران شروع به زیر سوال بردن اعتبار سهام در حساب‌های حاشیه خود کنند، چه کسی می‌داند چه چیزی ممکن است کشف کنند؟SEC بهتر بود امیدوار بود که مقررات جدید فروش کوتاه مدت اثر داشته باشد [به این موضوع مراجعه کنید که SEC به دنبال مهار جاه طلبی برهنه است].

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.