یک منحنی عرضه نشان می دهد که با افزایش قیمت و کاهش قیمت ، مقدار عرضه شده با فرض Ceteris Paribus چگونه تغییر می کند ، به طوری که هیچ فاکتور اقتصادی دیگری در حال تغییر نیست. اگر سایر عوامل مرتبط با عرضه تغییر کنند ، کل منحنی عرضه تغییر خواهد کرد. همانطور که تغییر تقاضا با تغییر در مقدار مورد نیاز در هر قیمتی نشان داده می شود ، تغییر در عرضه به معنای تغییر در مقدار عرضه شده در هر قیمتی است.
در فکر کردن در مورد عواملی که بر عرضه تأثیر می گذارد ، به یاد داشته باشید که چه چیزی به شرکت ها انگیزه می دهد: سود ، که تفاوت بین درآمد و هزینه ها است. کالاها و خدمات با استفاده از ترکیبی از کار ، مواد و ماشین آلات یا آنچه که ما ورودی می نامیم (همچنین به عنوان فاکتورهای تولید نیز نامیده می شود) تولید می شود. اگر یک شرکت با هزینه های کمتری برای تولید روبرو باشد ، در حالی که قیمت کالاهای خوب یا خدماتی که شرکت تولید می کند بدون تغییر باقی می ماند ، سود یک شرکت بالا می رود. با افزایش سود یک شرکت ، انگیزه بیشتری برای تولید تولید (کالاها یا خدمات) است ، از آنجا که هرچه بیشتر تولید می شود ، سود بیشتری کسب می کند. بنابراین ، هنگامی که هزینه های تولید کاهش می یابد ، یک شرکت تمایل دارد مقدار بیشتری را با هر قیمت معین برای تولید خود تأمین کند. این را می توان با تغییر منحنی عرضه به سمت راست نشان داد.
به عنوان مثال ، یک شرکت مسنجر که بسته های اطراف یک شهر را تحویل می دهد ، در نظر بگیرید. این شرکت ممکن است دریابد که خرید بنزین یکی از هزینه های اصلی آن است. اگر قیمت بنزین سقوط کند ، شرکت می تواند بسته های ارزان تر از گذشته را تحویل دهد. از آنجا که هزینه های پایین تر با سود بالاتر مطابقت دارد ، شرکت مسنجر اکنون می تواند خدمات خود را با هر قیمت معین ارائه دهد. به عنوان مثال ، با توجه به پایین آمدن قیمت بنزین ، این شرکت اکنون می تواند منطقه بیشتری را خدمت کند و عرضه خود را افزایش دهد.
برعکس ، اگر یک شرکت با هزینه های بالاتری برای تولید روبرو باشد ، پس از آن سود کمتری با قیمت فروش داده شده برای محصولات خود کسب می کند. در نتیجه ، هزینه بالاتری از تولید به طور معمول باعث می شود که یک شرکت مقدار کمتری را با هر قیمت معین تأمین کند. در این حالت ، منحنی عرضه به سمت چپ تغییر می کند.
عرضه خودروها را در نظر بگیرید که توسط منحنی s نشان داده شده است0در شکل 1 ، در زیر. نقطه J نشان می دهد که اگر قیمت 20،000 دلار باشد ، مقدار عرضه شده 18 میلیون اتومبیل خواهد بود. اگر قیمت برای هر خودرو به 22000 دلار افزایش یابد ، ceteris paribus ، مقدار عرضه شده به 20 میلیون اتومبیل افزایش می یابد ، به عنوان نقطه K در S0نمایش منحنیهمان اطلاعات را می توان به صورت جدول ، مانند جدول 1 نشان داد.
شکل 1. تغییر در عرضه: یک مثال ماشین
قیمت | کاهش به S1 | مقدار اصلی عرضه شده s0 | افزایش به S2 |
---|---|---|---|
16000 دلار | 10. 5 میلیون | 12. 0 میلیون | 13. 2 میلیون |
18000 دلار | 13. 5 میلیون | 15. 0 میلیون | 16. 5 میلیون |
20،000 دلار | 16. 5 میلیون | 18. 0 میلیون | 19. 8 میلیون |
22000 دلار | 18. 5 میلیون | 20. 0 میلیون | 22. 0 میلیون |
24000 دلار | 19. 5 میلیون | 21. 0 میلیون | 23. 1 میلیون |
حال تصور کنید که قیمت فولاد - یک مؤلفه مهم در تولید وسایل نقلیه - به گونه ای است که تولید یک ماشین گران تر شده است. با هر قیمتی برای فروش خودروها ، تولید کنندگان خودرو با تهیه مقدار کمتری واکنش نشان می دهند. این را می توان به صورت گرافیکی به عنوان یک تغییر در سمت چپ عرضه ، از S نشان داد0به s1، که نشان می دهد با هر قیمت معین ، مقدار عرضه شده کاهش می یابد. در این مثال ، با قیمت 20،000 دلار ، مقدار عرضه شده از 18 میلیون در منحنی عرضه اصلی کاهش می یابد (s0) به 16. 5 میلیون در منحنی عرضه1، که به عنوان نقطه L برچسب گذاری شده است.
برعکس، اگر قیمت فولاد کاهش یابد، تولید خودرو ارزانتر میشود. در هر قیمت معینی برای فروش خودرو، خودروسازان اکنون می توانند انتظار داشته باشند که سود بیشتری کسب کنند، بنابراین مقدار بیشتری را عرضه خواهند کرد. تغییر عرضه به راست، از S0به s2، به این معنی است که در تمام قیمت ها، مقدار عرضه شده افزایش یافته است. در این مثال، با قیمت 20000 دلار، مقدار عرضه شده از 18 میلیون در منحنی عرضه اصلی افزایش مییابد (S0) به 19. 8 میلیون در منحنی عرضه S2که دارای برچسب M است.
سایر عوامل موثر بر عرضه
در مثال بالا دیدیم که تغییرات قیمت نهاده ها در فرآیند تولید بر هزینه تولید و در نتیجه عرضه تاثیر می گذارد. چندین چیز دیگر نیز بر هزینه تولید تأثیر می گذارد، مانند تغییرات آب و هوا یا سایر شرایط طبیعی، فناوری های جدید برای تولید و برخی سیاست های دولت.
هزینه تولید بسیاری از محصولات کشاورزی تحت تأثیر تغییرات شرایط طبیعی قرار خواهد گرفت. به عنوان مثال، منطقه شمال چین که معمولاً حدود 60 درصد تولید گندم کشور را تولید می کند، بدترین خشکسالی خود را در حداقل 50 سال اخیر در نیمه دوم سال 2009 تجربه کرد. خشکسالی عرضه محصولات کشاورزی را کاهش می دهد، به این معنی که در هر زمانقیمت، مقدار کمتری عرضه خواهد شد؛برعکس، به خصوص آب و هوای خوب منحنی عرضه را به سمت راست تغییر می دهد.
هنگامی که یک شرکت فناوری جدیدی را کشف می کند که به او امکان می دهد با هزینه کمتری تولید کند، منحنی عرضه نیز به سمت راست تغییر می کند. به عنوان مثال، در دهه 1960، یک تلاش علمی بزرگ به نام انقلاب سبز بر پرورش بذرهای اصلاح شده برای محصولات اساسی مانند گندم و برنج متمرکز شد. در اوایل دهه 1990، بیش از دو سوم گندم و برنج در کشورهای کم درآمد در سرتاسر جهان با این بذرهای انقلاب سبز کشت میشد - و میزان برداشت در هر هکتار دو برابر بیشتر بود. یک پیشرفت تکنولوژیکی که هزینه های تولید را کاهش می دهد، عرضه را به سمت راست سوق می دهد، به طوری که مقدار بیشتری با هر قیمت معین تولید می شود.
سیاست های دولت می تواند از طریق مالیات، مقررات و یارانه ها بر هزینه تولید و منحنی عرضه تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، دولت ایالات متحده مالیاتی را بر مشروبات الکلی اعمال می کند که سالانه حدود 8 میلیارد دلار از تولیدکنندگان دریافت می کند. مالیات ها توسط مشاغل به عنوان هزینه در نظر گرفته می شود. هزینه های بالاتر به دلایلی که در بالا توضیح داده شد، عرضه را کاهش می دهد. نمونههای دیگری از سیاستهایی که میتوانند بر هزینهها تأثیر بگذارند، مجموعه گستردهای از مقررات دولتی است که شرکتها را ملزم میکند تا برای ایجاد محیطی تمیزتر یا محل کار ایمنتر پول خرج کنند. رعایت مقررات هزینه ها را افزایش می دهد.
از سوی دیگر، یارانه دولتی مخالف مالیات است. یارانه زمانی اتفاق میافتد که دولت مستقیماً به یک شرکت پرداخت میکند یا اگر شرکت اقدامات خاصی را انجام دهد، مالیات شرکت را کاهش میدهد. از دیدگاه شرکت، مالیات یا مقررات هزینه اضافی تولید است که عرضه را به سمت چپ سوق می دهد و شرکت را به تولید مقدار کمتری در هر قیمت معین سوق می دهد. یارانه های دولتی هزینه تولید را کاهش می دهد و عرضه را در هر قیمتی افزایش می دهد و عرضه را به سمت راست سوق می دهد.
سوالات تمرینی
خلاصه
تغییرات در هزینه نهادهها، بلایای طبیعی، فناوریهای جدید و تأثیر تصمیمات دولت همگی بر هزینه تولید تأثیر میگذارند. به نوبه خود، این عوامل بر میزان تمایل شرکت ها به عرضه در هر قیمت معین تأثیر می گذارد.
شکل 2 ، در زیر ، عواملی را تغییر می دهد که عرضه کالا و خدمات را تغییر می دهد. توجه کنید که تغییر در قیمت محصول خود از جمله عواملی نیست که منحنی عرضه را تغییر می دهد. اگرچه تغییر در قیمت خوب یا خدمات به طور معمول باعث تغییر در مقدار عرضه شده یا حرکتی در امتداد منحنی عرضه برای آن کالای خاص یا خدمات خاص می شود ، اما باعث تغییر خود منحنی عرضه نمی شود.
شکل 2. عواملی که منحنی های عرضه را تغییر می دهند.(الف) لیستی از عواملی که می توانند باعث افزایش عرضه از S شوند0به s1واد(ب) همان عوامل ، اگر جهت آنها معکوس شود ، می تواند باعث کاهش عرضه از S شود0به s1.
از آنجا که منحنی های تقاضا و عرضه در یک نمودار دو بعدی با فقط قیمت و کمیت در محورها ظاهر می شوند ، ممکن است یک بازدید کننده ناخواسته از سرزمین اقتصاد با این باور که اقتصاد فقط چهار موضوع است: تقاضا ، عرضه ، قیمت و کمیت فریب خورده است. وادبا این حال ، تقاضا و عرضه واقعاً مفاهیم "چتر" هستند: تقاضا تمام عواملی را که بر تقاضا تأثیر می گذارد ، پوشش می دهد و عرضه تمام عواملی را که بر عرضه تأثیر می گذارد ، پوشش می دهد. عواملی غیر از قیمت که بر تقاضا و عرضه تأثیر می گذارد با استفاده از تغییر در تقاضا یا منحنی عرضه. به این ترتیب ، مدل تقاضای و عرضه دو بعدی به ابزاری قدرتمند برای تجزیه و تحلیل طیف گسترده ای از شرایط اقتصادی تبدیل می شود.
سوال
مثال کار شده: تغییر در عرضه به دلیل افزایش هزینه تولید
ما می دانیم که یک منحنی عرضه حداقل قیمتی را که یک شرکت برای تولید مقدار مشخصی از خروجی می پذیرد ، نشان می دهد. هنگامی که هزینه تولید بالا می رود ، منحنی عرضه چه اتفاقی می افتد؟در زیر نمونه ای از تغییر در عرضه به دلیل افزایش هزینه تولید است.
مرحله 1. یک نمودار از منحنی عرضه برای پیتزا بکشید. یک مقدار انتخاب کنید (مانند Q0). اگر یک خط عمودی از Q بکشید0به منحنی عرضه ، قیمتی را که شرکت انتخاب می کند مشاهده خواهید کرد. یک مثال در شکل 3 نشان داده شده است.
شکل 3 منحنی عرضه. از منحنی عرضه می توان برای نشان دادن حداقل قیمت یک شرکت برای تولید مقدار مشخصی از خروجی استفاده کرد.
گام 2 . چرا شرکت آن قیمت را انتخاب کرد و نه برخی دیگر؟یکی از راه های فکر کردن در این مورد این است که قیمت از دو بخش تشکیل شده است. بخش اول متوسط هزینه تولید است: در این حالت ، هزینه مواد پیتزا (خمیر ، سس ، پنیر ، فلفلی و غیره). هزینه اجاق گاز پیتزا ؛اجاره در مغازه ؛و دستمزد کارگران. بخش دوم سود مورد نظر شرکت است که از جمله عوامل دیگر ، با حاشیه سود در آن تجارت خاص تعیین می شود. اگر این دو بخش را به هم اضافه کنید ، قیمتی را که شرکت مایل به پرداخت آن است دریافت می کنید. مقدار q0و قیمت مرتبط P0همانطور که در شکل 4 نشان داده شده است ، یک نکته را در منحنی عرضه شرکت به شما ارائه دهید.
شکل 4. تنظیم قیمت. هزینه تولید و سود مورد نظر برابر با قیمتی است که یک شرکت برای یک محصول تعیین می کند.
مرحله 3. حال فرض کنید که هزینه تولید بالا می رود. شاید پنیر با قیمت 0. 75 دلار در هر پیتزا گران شود. اگر این درست باشد ، شرکت می خواهد با افزایش هزینه (0. 75 دلار) قیمت خود را بالا ببرد. این نقطه را بر روی منحنی عرضه مستقیماً بالاتر از نقطه اولیه روی منحنی بکشید ، اما 0. 75 دلار بالاتر ، همانطور که در شکل 5 نشان داده شده است.
شکل 5. افزایش هزینه ها منجر به افزایش قیمت می شود. از آنجا که هزینه تولید به علاوه سود مورد نظر برابر با قیمت یک شرکت برای یک محصول است ، در صورت افزایش هزینه تولید ، قیمت محصول نیز نیاز به افزایش دارد.
مرحله 4. منحنی عرضه را از این نقطه جابه جا کنید. خواهید دید که افزایش هزینه باعث جابجایی منحنی عرضه به سمت چپ می شود به طوری که در هر قیمتی، مقادیر عرضه شده کمتر خواهد بود، همانطور که در شکل 6 نشان داده شده است.
شکل 6. منحنی عرضه به چپ منتقل شد. هنگامی که هزینه تولید افزایش می یابد، منحنی عرضه به سمت چپ به سطح قیمت جدید تغییر می کند.
شبیه سازی: تامین کامیون های مواد غذایی
شبیه سازی زیر را چندین بار بازی کنید تا ببینید چگونه انتخاب های مختلف به نتایج متفاوتی منجر می شوند. همه شبیهسازیها اجازه تلاشهای نامحدود را میدهند تا بتوانید در کاربرد مفاهیم تجربه کسب کنید.