سرمایه گذاری مالی سالم برای افراد ، بنگاهها و جامعه به طور کلی مهم است. با تعریف ، سرمایه گذاری به جلو نگاه می کند ، و بنابراین بهزیستی مالی آینده ما با صداقت تصمیمات سرمایه گذاری که امروز می گیریم شکل می گیرد.
تاریخ نشان می دهد که سرمایه گذاری صحیح به اعتماد به نفس نیاز دارد و یکی از عناصر اصلی که باعث اعتماد به نفس می شود ، نقدینگی است. در واقع ، فرماندار کوین ورش از هیئت مدیره فدرال رزرو می گوید که نقدینگی ، در واقع نوعی اعتماد به نفس است. 1 وقایع ناشی از بحران زیربنایی ایالات متحده ، اعتماد به نفس بسیاری از سرمایه گذاران را آزمایش کرده است و سؤالاتی را در مورد جایی که تمام نقدینگی-که به نظر می رسید چند ماه پیش بسیار فراوان است-مطرح کرده است.
اکنون ، یکی از چیزهای عالی در مورد دو زبان رسمی ما این است که ما اغلب چندین کلمه برای توصیف یک چیز داریم - یا دقیق تر ، برای تمایز بین اشکال کمی متفاوت از یک چیز. ما تا دسامبر ، برف ، آستین و لجن داریم - هرچند که نه ، امیدوارم تا دسامبر. et nous avons des amis ، des copains ، et des camarades. اما گاهی اوقات ، هنگامی که ممکن است چندین کلمه برای تمایز بین مفاهیم مشابه مفید باشد ، ما فقط یک کلمه داریم و آن کلمه مجبور می شود چندین معانی را به دست آورد."نقدینگی" چنین کلمه ای است - از آن به معنای چیزهای کمی متفاوت در زمینه های مختلف استفاده می شود.
در اظهارات من عصر امروز ، من می خواهم سه مفهوم نقدینگی را مورد علاقه اقتصاد و امور مالی بررسی کنم. اولین مورد نقدینگی کلان اقتصادی را که مربوط به "شرایط کلی پولی" است ، از جمله نرخ بهره ، شرایط اعتباری و رشد سنگدانه های پولی و اعتباری می نامم. دوم نقدینگی بازار است که به این نکته اشاره دارد که چگونه می توان بدون ایجاد یک حرکت قابل توجه در قیمت آن ، دارایی مالی را خریداری یا فروش کرد. شکل سوم نقدینگی که من به طور خلاصه به آن توجه خواهم کرد ، نقدینگی ترازنامه است که به طور گسترده به دارایی های نقدی مانند در ترازنامه یک شرکت (یا خانواده) اشاره دارد. برای شرکت های غیر مالی ، نقدینگی ترازنامه اغلب توسط دارایی های مایع کوتاه مدت در ترازنامه آنها اندازه گیری می شود. برای بانکها ، که باید نقدینگی خود را از نزدیک مدیریت کنند ، نقدینگی ترازنامه در یک تفکیک دقیق ، با بلوغ ، دارایی ها و بدهی های آنها - به ویژه مواردی که در کوتاه مدت انجام می شود ، منعکس می شود. توانایی بانکها برای تأمین بودجه خود اغلب به عنوان نقدینگی بودجه گفته می شود. عنصر متداول در این مفاهیم این است که نقدینگی توانایی بدست آوردن پول نقد است - یا با تبدیل دارایی به پول نقد در اطلاع کوتاه و یا با دسترسی به اعتبار.
من تا حد زیادی روی دو مفهوم اول ، نقدینگی کلان اقتصادی و بازار تمرکز خواهم کرد. در هر حالت ، من پیشنهاد می کنم که چرا نقدینگی ، چه به معنای کلی و چه به سیاست گذاران اهمیت می دهد ، و نحوه اندازه گیری آن را توصیف می کنم. سپس ، من در مورد وضعیت نقدینگی ، به اشکال مختلف آن ، چه قبل از تلاطم تابستان و چه بعد ، بحث خواهم کرد. من با توصیف وضعیت فعلی و گفتن چند کلمه در مورد نقش بانک کانادا با توجه به هر نوع نقدینگی نتیجه می گیرم.
نقدینگی اقتصاد کلان
همانطور که قبلاً اشاره کردم ، من از اصطلاح نقدینگی کلان اقتصادی برای اشاره به "شرایط کلی پولی" استفاده می کنم.
هر اقتصادی ، چه ملی و چه جهانی ، بهترین عملکرد را دارد - اما نه خیلی زیاد - نقدینگی.
بنابراین، مقدار مناسب در اقتصاد ملی چقدر است؟پاسخ به اهداف بانک مرکزی بستگی دارد. در کانادا، هدف سیاست پولی ما دستیابی به هدف تورم است. این هدف از زمان معرفی هدف در سال 1991 با موفقیت قابل توجهی محقق شده است. اگر نقدینگی بیش از حد در اقتصاد وجود داشت، تورم به بالاتر از هدف تهدید میکرد. اگر خیلی کم بود، تورم به زیر آن کاهش پیدا می کرد. اگر بخواهیم همین مفهوم را در اصطلاحات مختلف بیان کنیم، ریسک وجود نقدینگی خیلی زیاد یا خیلی کم در اقتصاد داخلی ما اساساً همان ریسکی است که تورم آتی بالاتر یا کمتر از هدف است.
شاخص های کلیدی نقدینگی اقتصاد کلان، از نظر قیمت، نرخ بهره سیاستی و ساختار مدت نرخ بهره پرداخت شده توسط وام گیرندگان است. از نظر کمی، شاخص های کلیدی رشد مجموع پولی و اعتباری و به طور کلی وضعیت شرایط اعتباری است. در زمانهای عادی، بانکهای مرکزی بیشتر بر نرخهای بهره تاکید میکنند تا اقدامات پولی و اعتباری. با این وجود، به نظر میرسد که نرخهای رشد مجموع پولی و اعتباری دارای قدرت توضیحی در مورد تحولات آتی مخارج و تورم هستند و بنابراین شاخصهای اضافی مفیدی برای نقدینگی هستند. به عنوان مثال، در کانادا، معیارهای واقعی M1 به پیش بینی رشد کوتاه مدت در تولید ناخالص داخلی واقعی کمک می کند. و مجموعهای خانواده M2 به پیشبینی تورم CPI اصلی یک تا دو سال آینده کمک میکنند. 2
یکی از جنبههای مهم نقدینگی اقتصاد کلان، نقدینگی است که بانکهای مرکزی به صورت روزانه در اختیار سیستم مالی قرار میدهند – که اغلب به آن پول بانک مرکزی میگویند. در کانادا، این امر معمولاً از طریق ارائه ماندههای تسویه در سیستم پرداخت عمدهفروشی - سیستم انتقال ارزش بزرگ (LVTS) - که در صورت لزوم با قراردادهای خرید و فروش مجدد در بازار آزاد تکمیل میشود. هدف این ماده این است که نرخ سیاستی کلیدی ما، نرخ یک شبه، را نزدیک به هدفی که برای آن تعیین کرده ایم، نگه دارد. همچنین، تسهیلات نقدینگی دائمی ما که در پایان روز در اختیار شرکتکنندگان LVTS قرار میگیرد، در صورت نیاز، نقدینگی را در 25 واحد پایه بالاتر از نرخ یک شبه در اختیار مؤسسات مالی فردی قرار میدهد. 3، 4
در نهایت، برای دریافت حس نقدینگی اقتصاد کلان جهانی، میتوان نقدینگی کلان اقتصادی را در بین کشورها تجمیع کرد تا میانگین نرخهای بهره واقعی جهانی و میانگین رشد کل پولی و اعتباری را بدست آورد. این اقدامات در طول زمان در رفتار هزینههای جهانی و متوسط نرخهای تورم جهانی منعکس میشوند.
نقدینگی اقتصاد کلان جهانی زمینه ای را ایجاد می کند که در برابر آن سیاست های پولی در کانادا اتخاذ می کنیم. این نقدینگی می تواند بر تقاضای خارجی برای محصولات کانادایی تأثیر بگذارد و در برخی مواقع بر قیمت کالاهای وارداتی کانادا تأثیر بگذارد.
یک نکته کلیدی این است که، از آنجایی که کانادا دارای رژیم نرخ ارز منعطف است، ما میتوانیم در طول زمان به هدف تورم دست یابیم - صرف نظر از میزان نقدینگی در اقتصاد جهانی. دلیلش این است که چنین رژیمی به ما امکان می دهد سیاست پولی مستقل از سایر کشورها داشته باشیم.
اکنون به نقدینگی در بازارهای مالی می پردازم.
نقدینگی در بازارهای مالی
نقدینگی بازار به این میزان اشاره دارد که فرد قادر به خرید سریع و به راحتی دارایی های مالی در بازار و بدون حرکت قیمت است. نقدینگی بازار جنبه های فوری ، وسعت ، عمق و تاب آوری در بازارها را ضبط می کند. بی فوری به سرعتی که تجارت با اندازه و هزینه مشخص می تواند انجام شود اشاره دارد. وسعت ، که اغلب با گسترش پیشنهاد/سؤال اندازه گیری می شود ، به هزینه های تأمین نقدینگی اشاره دارد. عمق به حداکثر اندازه تجارت برای هرگونه پیشنهاد/درخواست داده شده اشاره دارد. انعطاف پذیری به چگونگی بازگشت سریع قیمت ها به ارزش های اساسی پس از یک معامله بزرگ اشاره دارد.
به طور کلی ، هرچه بازار مایع تر باشد ، بهتر می شود. اما یک احتیاط مهم وجود دارد - اگر شرکت کنندگان در بازار انتظار داشته باشند که نقدینگی بازار همیشه فراوان باشد ، و با این فرض که می توانند موقعیت های خود را به سرعت و با قیمت های نسبتاً قابل پیش بینی نقدینگی کنند ، دارایی هایی را بدست می آورند ، ممکن است خطر بیشتری نسبت به آن داشته باشنددر قیمت خرید فاکتور شده است. و این می تواند در صورت بروز شوک و کاهش سریع نقدینگی بازار ، بذرهای اصلاح نامطبوع را کاشت. گفته می شود ، نقدینگی خون حیات بازارها است.
طی 50 سال گذشته ، و به ویژه در 10 تا 15 سال گذشته ، ما شاهد افزایش چشمگیر نقدینگی در بازارهای مالی در سراسر جهان ، از جمله بازارهای اوراق قرضه و سایر محصولات با درآمد ثابت و مواردی برای سهام هستیم. مشتقات ، ارز و کالاها.
چه چیزی باعث افزایش نقدینگی بازار شد؟
اول ، در خود بازارها عوامل ساختاری وجود داشته است. ظاهر بازیکنان جدید ، معرفی ابزارهای مالی جدید و پیشرفت در فناوری همه به نقدینگی بازارهای مالی افزوده است. شرکت کنندگان جدید ، مانند صندوق های تامینی ، در بسیاری از بازارهای مالی فعال شده اند و بنابراین سرمایه جدیدی را در این بازارها معرفی می کنند و به نقدینگی آنها می افزاید. نوآوری مالی ، که به طور معمول توسط فناوری فعال می شود ، اغلب از نقدینگی بازارهای مالی پشتیبانی می کند. رشد سیستم های تجاری الکترونیکی و نوآوری در سیستم های پشتی ، هزینه های معاملاتی را کاهش داده و شفافیت قیمت و رقابت را افزایش داده و در پایان باعث نقدینگی بیشتر شده است.
علاوه بر این عوامل ساختاری ، دو تحولات طولانی مدت قابل توجه دیگر زیربنای رشد نقدینگی در بازارهای مالی است. اول ، بهره وری در بخش مالی ، مدیریت بهتر موجودی و سیاست های کلان بهتر - از جمله سیاست پولی - منجر به آن شد که به عنوان "اعتدال عالی" خوانده شود ، که کاهش قابل توجهی در تغییرپذیری تولید ، تورم ونرخ بهره بلند مدت در اکثر کشورهای G-7 ، از اواسط دهه 1980 شروع می شود. 5 و این اعتدال به نوبه خود با کاهش برخی از منابع اساسی نوسانات مالی و ریسک ، به نقدینگی بازارهای مالی کمک کرده است. دوم ، جهانی سازی منجر به بازارهای مالی نقدینگی تر شده است. جهانی سازی به طور قابل توجهی جریان سرمایه بین المللی را افزایش داده است ، زیرا بسیاری از کشورهای بازار در حال ظهور کنترل سرمایه خود را آرام کرده اند. جهانی سازی همچنین به گسترش نوآوری مالی ، بخشی از آن از طریق فعالیت بانکهای بزرگ بین المللی کمک کرده است.
این افزایش نقدینگی بازار به طور کلی مفید بوده است. تمایل به فشار رو به پایین بر نوسانات دارد - قیمت ها به طور معمول نسبت به معاملات بزرگ حساسیت کمتری دارند و معمولاً اخبار را راحت تر جذب می کنند.
بنابراین نگاهی به نقدینگی کلان اقتصادی و بازار است. اکنون می خواهم تصویری از وضعیت نقدینگی قبل از تلاطم تابستان ارائه کنم.
نقدینگی قبل از آشفتگی تابستان
اجازه دهید از وضعیت نقدینگی کلان اقتصادی شروع کنم.
برای چندین سال، اقتصاد جهان با نقدینگی فراوان مشخص شده است. در مقایسه با هنجارهای تاریخی، نرخهای بهره واقعی بلندمدت پایین بوده و پول و اعتبار نسبتاً سریع در اکثر کشورهای G-7 و در کشورهای بازارهای نوظهوری مانند چین و هند رشد کرده است. به نظر می رسد دلیل اصلی پایین بودن غیرمعمول نرخ های بهره واقعی بلندمدت، سطح بالای پس انداز مطلوب نسبت به سرمایه گذاری مورد نظر باشد. جالب اینجاست که علیرغم نقدینگی جهانی فراوان (یا شاید بیش از حد) - که از نظر تاریخی منجر به افزایش تورم شده است - تورم در سراسر جهان به خوبی مهار شده است. بانک های مرکزی چشمان خود را به تورم دوخته اند و در افزایش نرخ های سیاستی در صورت لزوم تردیدی نداشته اند.
من میخواهم اضافه کنم که تعدادی از تحولات دیگر - تحولاتی که واقعاً به نقدینگی اقتصاد کلان جهانی کمک نکردند - ممکن است این تصور را ایجاد کرده باشند که "دیوار نقدینگی" در آنجا وجود دارد. این تحولات شامل رشد سریع اقتصاد جهانی است. افزایش نسبت دارایی های مالی به تولید ناخالص داخلی؛افزایش در دارایی های نقدی شرکت ها؛رشد در بسیاری از «حسابهای پول واقعی» مانند صندوقهای بازنشستگی، ذخایر بانک مرکزی و صندوقهای ثروت دولتی. سرمایهگذاری مجدد مداوم داراییهای با درآمد ثابت که به سررسید میرسند؛و پرداخت هایی که هنگام خرید شرکت ها رخ می دهد. در پسزمینهی نرخهای بهره واقعی پایین، بیشتر این پول در «جستجوی بازده» بود و در این جستجو، قیمت داراییهای پرخطر افزایش یافت.
وضعیت کانادا قبل از ماه اوت مشابه وضعیت جهانی بود - یعنی با نقدینگی کلان اقتصادی فراوان مشخص شد. در واقع، بهروزرسانی گزارش سیاست پولی جولای بانک مرکزی کانادا اشاره کرد که فشارهای صعودی بر تورم وجود دارد و رشد اعتبارات خانوارها و مشاغل و همچنین رشد مجموعهای پولی قوی بود. بنابراین، نرخ بهره سیاستی را به 4. 5 درصد افزایش دادیم و این دیدگاه را ابراز کردیم که ممکن است برای بازگرداندن تورم به هدف در میان مدت، «افزایش کمی بیشتر در نرخ یک شبه» لازم باشد.
در مورد نقدینگی بازار، به طور کلی در چند سال گذشته در حال رشد بوده است. اسپرد پیشنهادی/فروشی باریک بود و نوسان در بازارهای ارز و در بازارهای سهام و با درآمد ثابت کم بود. شوکها، زمانی که اتفاق افتاد، مهار شدند - یعنی به طور گسترده در بازارها پخش نشدند - و دورههای نوسان نسبتاً سریع فروکش کردند.
و شوک ها اتفاق افتاد. چهار قسمت به ذهنم می رسد: کاهش رتبه بدهی فورد و جنرال موتورز در می 2005. فروش دارایی های پرریسک در ماه مه و ژوئن 2006؛سقوط صندوق تامینی آمریکایی، مشاوران آمارانت، در سپتامبر 2006. و در نهایت «پرواز به سوی کیفیت» در بهمن ماه سال جاری.
این قسمت ها برای کسانی که مستقیماً تحت تأثیر قرار گرفته بودند ، هزینه برآورده بود و به سرمایه گذاران یادآوری می کرد که سرمایه گذاری ها خطرات را ایجاد می کنند ، و احتیاط مستلزم درک و مدیریت این خطرات است. با این حال ، به طور کلی ، از آنجا که این اپیزودها به خوبی درج شده و از مدت زمان کوتاهی برخوردار بوده اند ، ممکن است سرمایه گذاران را بیش از حد خودکشی کرده و به همین دلیل در به تعویق انداختن بازگرداندن مجدد ریسک کمک کرده اند. در واقع ، بانک های مرکزی ، از جمله بانک کانادا ، مدتی احتمال "واژگونی قابل توجه قیمت در دارایی های خطرناک" را مشخص کرده اند. 6
بگذارید اکنون توضیح دهم که چگونه تلاطم اواخر تابستان در بازارهای مالی اشکال مختلف نقدینگی را تحت تأثیر قرار داده است.
چگونه وقایع اخیر در بازارهای مالی بر نقدینگی تأثیر گذاشته است
در طول سال ، نرخ بزهکاری و سلب حق اقامه دعوی مرتبط با وام های فرعی در ایالات متحده در حال افزایش است. این وام ها ، با گذشت سالها ، به طور فزاینده ای در اوراق بهادار تحت حمایت دارایی (ABS) مانند اوراق بهادار تحت حمایت وام مسکونی (RMBSS) مجدداً بسته بندی شده یا اوراق بهادار هستند. اخیراً ، این RMBSS ، به همراه سایر دارایی ها و ABS ، دوباره به سایر محصولات ساختاری مانند تعهدات بدهی وثیقه (CDO) و مقاله تجاری تحت حمایت دارایی (ABCP) بازپرداخت شده اند. از آنجا که بزرگی بزهکاری ها و سلب حق اقامه دعوی غیر منتظره بود ، جای تعجب ندارد که ما شاهد بازگرداندن بسیاری از دارایی ها با قرار گرفتن در معرض بازار مورتورهای فرعی ایالات متحده بودیم.
کاهش بعدی توسط آژانس های اعتباری بسیاری از ترانشه های CDO - به ویژه مواردی که شامل وام های فرعی ایالات متحده است - باعث شد تا شرکت کنندگان در بازار از ریسک ذاتی در این محصولات آگاه شوند و همچنین آنها را درک کردند که ریسک اعتباری به طور گسترده تر ممکن است قیمت مناسب نداشته باشد. بنابراین ، به حدی که بازگرداندن ریسک اعتباری که در ماه های اخیر دیدیم ، در واقع تغییر شکل ارزش ریسک بوده است ، باید از این وقایع استقبال شود.
بسیاری از این محصولات ساختاری فاقد شفافیت هستند - به ویژه محصولات مورد حمایت سایر محصولات ساختاری یا اوراق بهادار ، مانند ABCP که توسط CDO پشتیبانی می شود. تعیین کننده دارایی های اساسی که در نهایت جریان نقدی برای این محصولات را فراهم می کند - و بنابراین ، تعیین قرار گرفتن در معرض مستقیم آنها ، برای سرمایه گذاران دشوار است. در حالی که اوراق بهادار به پراکندگی خطر برای کسانی که مایل به تحمل آن هستند ، کمک می کند ، همچنین می تواند سرمایه گذار را که در آن سازها و کدام یک از همتایان واقعی و بالقوه خطر نهایی قرار دارند ، مبهم کند. به دلیل این عدم شفافیت ، عدم اطمینان در بین شرکت کنندگان در بازار در اوایل ماه اوت شروع به ساخت و برداشت از ریسک طرف مقابل کرد. گسترش پیشنهادات/سؤال گسترده ، عمق بازار کاهش یافته و نقدینگی بازار تبخیر می شود.
با وقوع وقایع در سراسر جهان ، نرخ معاملات وثیقه یک شبه در کانادا بالاتر از نرخ یک شبه در هفته دوم آگوست حرکت کرد. این پاسخ بازار منحصر به فرد برای کانادا نبود. نرخ بین بانکی یک شبه در ایالات متحده و اروپا نیز بالاتر از نرخ سیاست هدف مربوطه حرکت کرده و بسیار بی ثبات شد.
در نتیجه ، بانک های مرکزی ، از جمله بانک کانادا ، به سرعت حرکت کردند تا نقدینگی قابل توجهی را به سیستم های مالی خود در قالب پول بانک مرکزی ارائه دهند ، که همانطور که قبلاً خاطرنشان کردم ، جنبه اصلی نقدینگی کلان اقتصادی است. اندکی پس از اواسط ماه اوت ، شرایط در بازار یک شبه کانادا شروع به بهبود کرد. از آن زمان تا فشار فنی اخیر ، که تا حدودی از جریان پرداخت پایان ماه ناشی می شود ، بانک کانادا مجبور به مداخله در داخل کشور نبود: مانده کل تسویه حساب به طور پیوسته کاهش یافته بود ، و نرخ یک شبه کمی پایین تر از هدف باقی مانده بود.
پس از گذشت دو ماه گذشته ، به نظر می رسد که برجسته ترین تأثیر-گذشته از نگرانی های عمده و مداوم در مورد بازار ساختار یافته-افزایش در بازارهای پول-خواه در ABCP ، مقاله شرکت ها بوده است.، یا پذیرش بانکداران - بیشتر کشورهای صنعتی. نقدینگی بازار در این بازارهای خاص به ایالت سابق خود بازنگشته است. در حالی که بودجه کوتاه مدت برای بانک ها همیشه از طریق بازار پول قابل دسترسی بود ، ما دوره ای را طی کردیم که در آن بدست آوردن بودجه بیش از یک یا دو هفته بسیار دشوار بود. برداشت از افزایش ریسک طرف مقابل ، همراه با احتکار احتیاطی وجوه توسط موسسات مالی ، به ایجاد آن وضعیت کمک کرده است. این رفتار احتیاطی رخ داده است زیرا مؤسسات مالی در مورد میزان قرار گرفتن در معرض احتمالی آنها در برابر ABCP (که آنها باید به ترازنامه خود بازگردند ، زیرا آنها حامیان مالی یا ارائه دهندگان نقدینگی هستند) یا تأمین مالی اهرم های قبلی نامشخص هستند. معاملات خرید
با این حال ، در دو هفته گذشته ، تعداد فزاینده ای از معاملات با شرایط طولانی تر در بازارهای جهانی پول ، از جمله بازار کانادا برای پذیرش بانکداران انجام شده است و گسترش آن تا حدودی کاهش یافته است. با این حال ، نقدینگی در بازارهای پول هنوز در کانادا و خارج از کشور کاملاً محدود است.
اوضاع در بازارهای پول با آن در بازارهای دیگر ، مانند بازارهای ارزی و بازارهای سهام ، که در آن بازپرداخت رخ داده و نقدینگی بازار برگشته است ، تضاد دارد. این بازارها به خوبی عملکرد خوبی دارند. نقدینگی در بازارهای اوراق بهادار شرکت ها در جایی بین این دو موقعیت قرار دارد که شرکت های بسیار دارای امتیاز در دسترسی به بودجه بازار مشکل کمی دارند (هرچند در گسترش بالاتر از قبل از ماه اوت) ، در حالی که دسترسی به شرکت های کم رتبه به طور قابل توجهی محدود است.
اکنون می خواهم به وضعیت فعلی روی بیاورم. به طور خاص ، من به نقش بانک کانادا برای هر نوع نقدینگی نگاه خواهم کرد.
وضعیت فعلی و نقش بانک کانادا
با توجه به تأمین نقدینگی بانک مرکزی به سیستم مالی ، بگذارید تأکید کنم که هدف بانک همچنان نگه داشتن نرخ بهره شبانه نزدیک به هدف خود است. ما همچنان به نظارت بر اوضاع در بازار یک شبه و تنظیم مانده های تسویه حساب و انجام عملیات خرید و فروش مجدد در بازار در صورت لزوم ، همانطور که در روزهای اخیر در پاسخ به فشار فنی رو به بالا انجام داده ایم ، ادامه خواهیم داد. به نظر نمی رسد که این فشار با تغییر در بقیه بازار پول مرتبط باشد.
با توجه به نقدینگی کلان اقتصادی داخلی ، ما نرخ بهره یک شبه را تعیین کردیم تا تورم را در نزدیکی هدف 2 درصد آن در طول مدت حفظ کنیم. تاریخ اعلامیه ثابت بعدی ما 16 اکتبر است. از این پس تا پس از آن ، ما تمام عوامل مربوطه مؤثر بر پیش بینی تورم را مرور خواهیم کرد. در زمان آخرین اعلامیه ما ، ما خاطرنشان كردیم كه خطرات وارونه و نزولی قابل توجهی برای چشم انداز تورم وجود دارد. در صعود ، این احتمال وجود دارد که تقاضای خانوار در کانادا بتواند قوی تر از آنچه پیش بینی می شود ، باشد ، در حالی که در روند نزولی ، تعدیل مداوم در بخش مسکن ایالات متحده می تواند شدیدتر از آنچه پیش بینی شده بود باشد و می تواند به طور گسترده تری به اقتصاد ایالات متحده برسد. به تازگی ، دلار کانادا به شدت بالاتر از محدوده معاملاتی که در به روزرسانی گزارش سیاست پولی در ماه ژوئیه فرض شده است ، حرکت کرده است ، و در صورت ادامه ، باید دلایل این تقویت را بررسی کنیم. و مثل همیشه ، ما باید تأثیر حرکات در نرخ ارز بر تراز تقاضای و عرضه کل در اقتصاد کانادا را ارزیابی کنیم. علاوه بر این ، در مورد میزان و مدت زمان سفت شدن شرایط اعتباری در کانادا ، عدم اطمینان وجود دارد و از این رو در مورد تأثیر معتدل این امر بر رشد تقاضای داخلی خواهد بود. همانطور که قبلاً خاطرنشان کردم ، این بانک از نزدیک شرایط اعتباری کانادا را کنترل می کند ، و ما به دنبال میزان نرخ بهره پرداخت شده توسط خانوارها و بنگاه ها و همچنین هرگونه تغییر در دسترس بودن اعتبار به آنها برای هزینه های کالا و خدمات خواهیم بود. واددر طول تابستان ، گسترش اعتبار در تمام مدت ساختار افزایش یافت ، اما به دلیل کاهش چشمگیر نرخ های بدون ریسک ، افزایش سطح نرخ بهره پرداخت شده توسط بنگاه ها تا حد زیادی محدود به بلوغ کوتاه مدت است ، جایی که گسترش اعتبار افزایش یافته استاکثر.
با توجه به شرکت کنندگان مستقیم در سیستم انتقال ارزش بزرگ ، سیستم پرداخت عمده فروشی کانادا ، تسهیلات نقدینگی ایستاده بانک کانادا در پایان هر روز ، به صورت یک شبه ، برای مؤسسات فردی که کمبود در مانده تسویه حساب خود دارند ، در دسترس استبه دلیل مشکلات موقت در نقدینگی بودجه آنها.
بسیاری از ناظران سؤال کرده اند که آیا بیشتر وجود دارد که بانک کانادا می تواند برای مقابله با وضعیت نقدینگی بازار در بازارهای پول و همچنین وضعیت نقدینگی بودجه بانک ها انجام دهد. ما همان سؤال را از خودمان می پرسیم. در حالی که درست است که بسیاری از گسترش بازار پول به طور غیر طبیعی گسترده باقی مانده است ، بازار در حال کار است. تعداد فزاینده ای از معاملات بازار پول در حال افزایش است و گسترش در حال شروع به باریک شدن است. در این شرایط ، به نظر نمی رسد که بانک کانادا بتواند به طور مفیدی برای بهبود عملکرد این بازار انجام دهد.
در واقع ، بهترین سهم بانک کانادا در این شرایط این است که با حفظ نقدینگی کلان اقتصادی در یک سطح مناسب ، تورم را پایین و پایدار نگه دارد و نرخ بهره شبانه را نزدیک به هدف خود نگه دارد. با وجود این شرایط ، نقدینگی بازار باید با گذشت زمان از طریق عملکرد نیروهای عادی بازار احیا شود. یک زمینه مفید ، قدرت کلی اقتصاد کانادا است که توسط سطح بالایی از نقدینگی ترازنامه در شرکتهای غیر مالی کانادا پشتیبانی می شود.
نتیجه
نقدینگی برای عملکرد خوب اقتصاد واقعی و بازارهای مالی ضروری است.
بانک کانادا با دقت نظارت و تجزیه و تحلیل نقدینگی در تمام موارد خود را به عنوان بخشی از ارزیابی مداوم ما از اقتصاد و سیستم مالی انجام می دهد. در طول این دوره اخیر استرس بازار مالی ، این بانک هم به ماهیت و هم کفایت نقدینگی - در اقتصاد کلان ، در بازارهای مالی و ترازنامه ها - توجه ویژه ای داشته است.
ما همچنان به نظارت بر وقایع ادامه خواهیم داد ، و در صورت لزوم اقدامات مربوط به سیاست های مناسب را انجام خواهیم داد.